۱۳۹۹ مرداد ۱۹, یکشنبه



ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر: تحصیل حق همگان است. آموزش و پرورش باید حسن تفاهم ، گذشت و احترام عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت های ملل متحد را در راه حفظ صلح ، تسهیل نماید.

 

موسسه علمی آزاد بهاییان   Baha’i Institute for Higher Education

دولت جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس، جامعه بهاییان را پیوسته تحت فشار و آزار و اذیت خود قرار داده و آنان را همواره از کمترین حقوق شهروندی از جمله تحصیل، محروم کرده است. با آنکه طبق اصل‏ ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت موظف به فراهم آوردن رایگان وسایل‏ آموزش‏ و پرورش ‏ برای همه مردم ایران فارغ از هر نژاد، اقلیت و مذهب تا پایان‏ دوره‏ متوسطه وهمچنین گسترش وسایل‏ تحصیلات‏ عالی‏  تا سر حد خودکفایی‏ کشور به‏ طور رایگان است، اما از آنجا که پيروان آیین بهائيت، با وجود بیش از 300 هزار نفر جمعیت در ایران، در قانون اساسی ايران  به عنوان اقليت مذهبی رسمی پذیرفته نمیشوند، لذا ازتمامی حقوق مربوط به اقليتهای مذهبی ، محروم اند. بهاییان طبق مصوبه شوری عالی انقلاب فرهنگی  مصوب اسفندماه 1369، اجازه ثبت نام در دانشگاهها ومراکز آموزش عالی را ندارند و در صورت مشاهده ضمن گزارش امر ، نه تنها از ثبت نام انها جلوگیری می شود بلکه در صورت ثبت نام شدن اخراج می گردند.

محرومیت از حق تحصیل بهاییان در ایران  ، بعنوان بخشی از تلاش‌های دولت ایران برای سرکوب و  ریشه کن کردن این جامعه به شمار می رود. از آنجا که یکی از راه های فلج کردن یک جامعه، قطع دسترسی آنها به تحصیلات عالیه است واز طرف دیگر با توجه به اهمیت بالایی که  بهائیان برای کسب دانش و گسترش آن قائل هستند، جامعه بهاییان به عنوان پاسخی صلح آمیز در برابر این تبعیض تحصیلی ، تصمیم به تاسیس دانشگاهی زیر زمینی گرفت.

Baha’i Institute for Higher Education (BIHE) یا همان دانشگاه زیر زمینی بهاییان، به همت و تلاش جامعه بهاییان ایران با هدف فراهم آوردن  امکان ادامه تحصیل برای آن دسته از جوانان بهائی که از حق تحصیل در دانشگاه‌های رسمی کشور توسط دولت جمهوری اسلامی ایران محروم شده بودند،  در سال 1366  در ایران تاسیس شد. این دانشگاه  که تنها مختص بهاییان است، در سال اول تأسیس خود، تنها با دو رشته تحصیلی علوم و ریاضیات  شروع به کار کرد و دانشجویان را تنها در این دو رشته  پذیرش می کرد. امروز BIHE با  کادر علمی مجرب و اساتید داوطلب بهایی و حتی مسلمان در داخل و خارج از کشور، امکان ادامه تحصیل را در بیش از 38 رشته در مقاطع مختلف:کاردانی ، کارشناسی و کارشناسی ارشد  برای جوانان بهایی محروم از تحصیل در دانشگاههای رسمی ایران فراهم میکند . BIHE با  ۵ دپارتمان علوم، مهندسی، مدیریت و بازرگانی، علوم انسانی و علوم اجتماعی به شرح زیر دانشجو می‌پذیرد:

مقطع کاردانی:

·       حسابداری

·       عمران

·       کامپیوتر

·       آموزش پیش دبستانی

·       تکنولوژی کشاورزی

مقطع کارشناسی:

·       مطالعات زبان انگلیسی

·       ادبیات و زبان فارسی

·       زیست شناسی

·       مهندسی عمران (گرایش سازه، حمل و نقل و آب و فاضلاب)

·       مهندسی کامپیوتر

·       مهندسی شیمی

·       شیمی کاربردی

·       علوم کامپیوتر و ریاضیات

·       علوم دارویی

·       مدیریت بازرگانی

·       روانشناسی

·       جامعه شناسی

·       حقوق

·       حسابداری

·       معماری

·       موسیقی

مقطع کارشناسی ارشد:

·       مدیریت بازرگانی

·       روانشناسی مشاوره

·       برنامه‌ریزی آموزشی

·       روانشناسی تربیتی

·       روانشناسی عمومی

·       سازه‌های هیدرولیک

·       ادبیات فارسی

·       سلامت جامعه

·       جامعه‌شناسی

·       حقوق بین‌الملل

·       مهندسی نرم‌افزار

·       مهندسی عمران (گرایش سازه)

·       علوم اعصاب

·       محیط زیست

شایان ذکر است که این دانشگاه دارای هیات علمی و اداری ، استاد، استادیار، استاد راهنما با ترکیبی  بیش از 955 عضو است وهر سال به طور متوسط ​​1000 دانشجو متقاضی BIHE هستند. علیرغم اینکه در سالهای اول تاسیس، مدرک فارغ  التحصیلی این دانشگاه در هیچ کجا شناخته شده و پذیرفته شده نبود، اما در طول زمان، موفقیت فارغ التحصیلان این دانشگاه  در عرصه های علمی و شغلی در سرتاسر جهان ، گواهی محکم بر  سطح علمی بالا و استانداردهای این دانشگاه شد. و امروزه بیش از ۸۰ دانشگاه معتبر در سراسر دنیا از جمله کانادا، امریکا، استرالیا، آلمان، نروژ و انگلیس مدرک دانشگاه علمی بهاییان  را معتبر دانسته و به فارغ التحصیلان آن  در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترای خود پذیرش میدهند .

دکتر پدرام روشن که امروزه به دانشمند ایرانی پردازنده گوگل شهرت دارد، یکی از فارغ التحصیلان این دانشگاه زیر زمینی است که به دلیل بهایی بودن همچون سایر جوانان دیپلمه بهایی از شرکت در کنکور سراسری دانشگاههای ایران محروم شد. او در سال ۱۳۷۴، دوران دبیرستان را به‌عنوان دانش‌آموز ممتاز رشته ریاضی به پایان رساند.اما همچون سایر جوانان بهایی به دلیل اعتقادش به آیین بهایی، از شرکت در کنکور سراسری دانشگاه‌های ایران محروم شد . وی سپس در رشته عمران در BIHE  شروع به ادامه تحصیل کرد و پس از فارغ التحصیلی در سال 2001 علیرغم سختیهای بسیارتوانست از کشور خارج شده و از طریق پناهندگی وارد آمریکا شود. در آن زمان مدرک دانشگاهی BIHE  شناخته شده نبود او میگوید: " وارد دانشگاه پیتزبرگ شدم و سیستم آموزشی را که در آن درس خوانده بودم به آن‌ها توضیح دادم. آنها نیز اسم دانشگاه من را در در لیست تأییدشده وزارت علوم جمهوری اسلامی‌  ایران جستجو کردند وگفتند ما این دانشگاه را نمیشناسیم. من هم در جواب به آنها گفتم: من این همه مدت دارم به شما توضیح میدهم که آنها ما را از دانشگاه و تحصیل محروم میکنند و شما الان بازهم دارید اسم دانشگاه من را در لیست وزارت علوم جستجو می کنید؟ سرانجام پدرام روشن پس از گذراندن یک ترم در کالج  توانست سطح علمی خود رو به اساتید آنجا ثابت کند و بعد از قبولی در امتحان تافل، در دانشگاه پیتزبورگ ثبت‌نام کند. او در آوریل ۲۰۰۵ موفق به دریافت لیسانس در رشته فیزیک و ریاضی از دانشگاه پیتزبورگ می‌شود. پنج ماه بعد در سپتامبر ۲۰۰۵ برای ادامه تحصیل به دانشگاه پرینستون، وارد و در ماه  جوون ۲۰۱۱ با اخذ درجه دکترا در رشته فیزیک از این دانشگاه  فارغ‌التحصیل شد. و امروز این فارغ التحصیل دانشگاه زیرزمینی، به عنوان دانشمند ایرانی پردازشگر گوگل در تمامی دنیا شناخته شده است.

 هلاکو رحمانیان ، جوان دیگر بهائی ،متولد تهران با وجود اینکه همیشه در مقاطع تحصیلی مختلف  شاگرد ممتاز بود، دبیرستان را به پایان برد. وی در سال 1385 موفّق به کسب مدال نقره المپیاد ریاضی کشوری شد وپس از آن در دو سال متمادی 1386 و 1387 در کنکور سراسری شرکت کرد و در هر دو سال علیرغم کسب رتبه های عالی در کنکور، تنها به دلیل بهایی بودن از پذیرش در دانشگاه های رسمی کشور محروم شد. آقای رحمانیان بعد از محرومیت از تحصیل ، وارد دانشگاه زیرزمینی بهاییان  یا همان  BIHE شد. ودر این دانشگاه موفق به کسب دو مدرک لیسانس «مهندسی کامپیوتر» و «ریاضیات و علوم کامپیوتر» شده  و اکنون در آمریکا در مقطع دکترا در رشته علوم کامیپوتر در دانشگاه University of California at Santa Cruz مشغول به تحصیل است.

آقای امید، نمونه ایی دیگر از جوانان معصوم بهایی است که زخم خورده همین نظام آخوندی و محروم از حق ادامه تحصیل در دانشگاههای رسمی ایران است. او پس از شرکت در کنکور سراسری سال 1389، در رشته پزشکی دردانشگاه رفسنجان قبول شد. اما روز دوم شروع ترم تحصیلی ، حراست دانشگاه وی را احضار کرده و مستقیما به ایشان میگوید که به دلیل بهایی بودن قادر به ادامه تحصیل در این دانشگاه نیست و باید اخراج شود. آقای امید از آنها میخواهد تا همین مطلب را بصورت کتبی برای او بنویسند و آنها نیز خوشبختانه  آن را پذیرفتند. او پس از اخراج شدن از دانشگاه رفسنجان وارد دانشگاه  BIHE میشود.

وی درباره سیستم آموزشی بسیار جالب و آینده نگرانه این دانشگاه زیر زمینی ( BIHE ) این طور میگوید: " دانشگاه بهاییان با علم به اینکه جوانان بهایی حق تحصیل در دانشگاههای ایران را ندارند و ممکن است حتی پس از پذیرفته شدن اخراج شوند ( همانند آقای امید) ، همه دانش آموزان بهایی را در اقصا نقاط ایران از شهرهای بزرگ گرفته تا روستاهای دورافتاده، از دوره  دبیرستان تحت پوشش آموزشی خود قرار میدهد تا بتواند بعد از پایان دوره دبیرستان، شانس پذیرش آنها را در دانشگاه BIHE  تضمین کند. این سیستم بصورتی است که همه این دانش آموزان هر شش ماه یکبار با توجه به رشته ای که در آن درس میخوانند، آزمونی کامل از مواد درسی مهم آن رشته  مثلا در رشته تجربی درس بیولوژی یا در رشته ریاضی درس حساب دیفرانسیل را به شکل آزمون چهار جوابی از دانشگاه BIHE دریافت میکنند. این آزمون در منزل یکی از احبای بهایی هر شهر برگزار می شد. دانشگاه به تعداد دانش آموزان آن منطقه، کاغذهای امتحانی را می فرستاد و جلسه همانند کنکور کاملا رسمی بود.

در واقع این امتحان برای سنجش ظرفیت و هوش دانش آموزان بود و این آزمونها هیچ ربطی به مدرسه و دبیرستان نداشت و کاملا بصورت اختیاری بود. آقای امید میگوید دانشگاه این برگه ها را به تعداد هم دانش آموزان  در هر رشته ای که بودند، میفرستاد اما هرگز شرکت در ازمون اجباری نبود . بعضی ها شرکت نمیکردند، بعضی های دیگر هم مثل ما شرکت میکردند . با توجه به اینکه احتمال 99 درصد یا حق ورود به دانشگاههای بیرون را نداشتیم یا اگر هم وارد می شدیم بعد از مدتی که دانشگاه می فهمید بهایی هستیم ، ما را اخراج میکرد، در نتیجه با فکر اینکه حداقل دانشگاه بهاییان را از دست ندهیم، در این آزمونها شرکت میکردیم. اگر کسی در امتحانات 6 ماهه هم شرکت نمیکرد ولی فقط معدل دوران دبیرستانش بالا بود یا فقط در امتحان اصلی آخر ( در زمان کلاسهای دوره پیش دانشگاهی)  شرکت کرده بود و امتیازش به حدنصاب رسیده بود، باز هم در دانشگاه پذیرفته می شد. 

امتحان اصلی که در طی دو مرحله انجام می شد، در دوره پیش دانشگاهی برگزار می شد. یکی در نیمه ترم اول پیش دانشگاهی و دیگری در ترم تابستان بود. بعد از محاسبه امتیازات هر دانش آموز، به هریک اعلام شد که در چه رشته هایی می توانند در دانشگاه زیر زمینی بهاییان ادامه تحصیل دهند. کسانی که  پذیرفته می شدند تمایل داشتند مستقیما وارد مقطع  لیسانس شوند. این دانش اموزان بر حسب اولویت بندی و ظرفیت آن رشته، مجاز به انتخاب از میان پنج رشته بودند. ظرفیت پذیرش دانشجو در رشته ها محدود به 20 نفر بود .به عنوان مثال فردی که پنج رشته زیست، علوم دارویی، عمران، معماری و کامپیوتر را انتخاب کرده بود اگر بنا به امتیاز بدست آمده اش، نفر بیست و یکم  در ثبت نام رشته  زیست بود، نمیتوانست در آن شرکت کند و در انتخاب دوم خود یعنی علوم دارویی پذیرفته می شد.

اگر امتیاز دانش آموزی به حد مورد نیاز نمیرسد باز هم دانشگاه بهاییان او را رها نمیکرد. این افراد وارد سیستم جدیدی به نام " پکیج" می شدند. در سیستم پکیج ، دانش آموزان به مدت دو سال یک سری درسهای عمومی مشترک برای همه رشته ها که به آنها دروس کر  میگفتند را مانند : روانشناسی، جامعه شناسی ، ادبیات و کتب بزرگ مانند : ایقان، اقدس، مفاوضات یا حتی رمان های بسیار زیبا و مشهوری چون "جنگ و صلح" و دروس تخصصی رشته ای را که مایل بودند بعد از پایان دوره پکیج و در مقطع لیسانس در آن درس بخوانند را میگذراندند به عنوان مثال متقاضیان رشته های علوم دارویی دروس زیست ، شیمی، ریاضی و فیزیک رو میگذراندند  ولی متقاضیان رشته های مهندسی، زیست را نداشتند و بقیه دروس تخصصی رو بصورت مشترک با بقیه  میگذراندند. سطح سختی این دروس کمی بالاتر از سطح پیش دانشگاهی بود اما قابل مقایسه با دروس دانشگاه نبود. بعد از پایان دوره دو ساله پکیج، از آنها دوباره آزمون گرفته می شد اگرامتیاز آنها به حد نصاب میرسید که وارد دانشگاه می شدند و گرنه دوباره وارد سیستم پکیج میشدند. نکته قابل توجه این است که دانشگاه بهاییان هرگز این دانش آموزان را به حال خود رها نمیکند و تا زمانی که خود دانش آموزان مایل باشند، آنها را تحت حمایت آموزش خود قرار می دهد.

در ادامه آقای امید درباره نحوه ثبت نام در دانشگاه اینطور گفت: " دانش اموزان معدل ، رشته پذیرفته شده در دانشگاه  و همه اطلاعات مربوط به شروع کلاسها را فقط از طریق ایمیل ازسایت دانشگاه BIHE دریافت می کردند. به آنها گفته می شد که مثلا چه روزی در تهران در چه آدرسی حضور داشته باشند. چون  ترم اول بودیم و نحوه کار با سایت را بلد نبودیم،  دانشگاهی جشنی را در یکی از خانه ها یا باغهای احبا در کرج یا تهران برای ما ترتیب می داد و در همانجا جلسه ای توجیهی برای آموزش کار با سایت دانشگاه و بقیه آموزشها را برای ما برگزار میکرد . دانشجویان پذیرفته شده بهایی از کل ایران در این جشن شرکت میکردند. . یک استاد راهنما هم اونجا حضور داشت  که به دانشجویان یاد می داد چطور انتخاب واحد کنند و در هر ترمی بهتر است چه درسهایی را انتخاب کنند. بخشی از کلاسهای حضوری در همان یک هفته ای که در تهران بودیم  برگزار می شد. محوطه دانشگاه به بزرگی شهر تهران و کرج بود. به ما آدرس و تاریخی رو که باید در محل کلاس در منزل احبای شهر باشیم را در همان روز اعلام میکردند . 95 درصد اساتید ما بهایی بودند و 5 درصد بقیه مسلمان بودند که به آنها اساتید AGF  - اساتیدی که با وجودی که می دانستند این دانشگاه برای دانشجویان بهایی هست، مشتاقانه و داوطلبانه به دانشجویان بهایی درس می دادند، هرچند که ممکن بود استاد دانشگاه های سراسری باشند - میگفتند. چند آزمایشگاه محدود هم از جمله آزمایشگاه بیولوژی، میکروبیووژی، شیمی عمومی و شیمی آلی داشتیم . در طول یک ترم تحصیلی هر یک ماه و نیم یکبار ، به مدت 4 الی 5 روز کلاسهای حضوری داشتیم. برای کلاسهای آزمایشگاه حتما باید حضوری میرفتیم تهران. یکی از احبا،  زیر زمین خانه اش را برای ما تبدیل به آزمایشگاه کرده بود . این کلاسها با شرایط  بسیار سختی برگزار می شد. مثلا موبایل هامون باید همیشه در طول کلاس خاموش می بود، و یا نباید آدرس کلاس رو از پشت موبایل می گفتیم. چون موبایل هامون ممکن بود شنود بشه. یا حتی خیل وقتها سایت دانشگاه رو حک میکردند و خیلی از اخبار رو میخوندند ، گاهی اوقات هم جاسوس داشتند.

چندین بار مامورین اطلاعات، بطور ناگهانی به اون زیر زمین حمله کرده بودند میکروسکوپ ها رو شکسته و وسایل را با خودشون برده بودند  و اساتید و دانشجوها روهم دستگیر کرده بودند. بعد از آن،  دانشگاه معمولا مکانی رو برای آزمایشگاه در نقاط مختلف شهر مثل انقلاب، هفت تیر ، ... اجاره و تجهیز میکرد. اما باز هم مورد هجوم قرار میگرفت و مامورین همه چیز روبا خود می بردند. شرایط واقعا سخت بود. یک بار تو میدان انقلاب آزمایشگاه بیولوژی داشتیم و بخاطر اشتباه دوتا از دانشجوهای هم کلاسی مون که آدرس رو پشت تلفن گفته بود ، آدرس لو رفته بود و مامورین ریختن اونجا و همه چیز رو نابود کردند و استادمون رو هم دستگیر کردند. بعد از اون روز، در طی سه سالی که ایشون در زندان بود کلا  درس آزمایشگاه ارایه نشد.  چون هیچ استادی نمیتوانست درس ایشان رو بخوبی خودشون تدریس کنه و ما مجبور شدیم این سه سال رو صبر کنیم تا ایشون از زندان آزاد بشوند تا بتونیم این درس رو بگذرونیم و بعد از آزادی ایشون با رعایت حکمت و مراقبت بیشتر این واحد درسی روهم پاس کردیم. بخاطر پیش آمدن یک چنین شرایطی مجبور بودیم یک لیسانس 3 سال و نیمه دانشگاههای بیرون را، 6 سال و نیمه  تمام کنیم. همان طور که این مسیله برای خود آقای امید هم اتفاق افتاده بود و ایشان لیسانس زیست خود را 6 ساله و نیمه به پایان رساندند.

 کلاسهای دیگر، عمدتا آنلاین بود . کلاسهای آنلاین را با نرم افزارهای Pbx, Zoom  یا Skype انجام میدادیم.  خیلی از اساتید از آمریکا و بیشتر کانادا کلاسهای آنلاین ما را برگزار میکردند. بیشتردرسهای آنلاین  تکلیف،  Quiz، امتحان میان ترم و پایان ترم داشتند. برای امتحان های آنلاین پای کامپیوتر وبرای امتحان های حضوری منزل یکی از احبای شهر بعنوان حوزه انتخاب و امتحان بصورت حضوری در آنجا برگزار میشد. در هر شهری یک مسیول دایره امتحانات وجود داشت که کارهای اداری مانند پرینت سوالات امتحانات را انجام می دادند و ایشان در حکم مراقب جلسه و ممتحن نیز بود. این فرد مسیول، برگه های امتحانی ما را در پایان جلسه جمع آوری و اسکن میکرد و برای مرکز ( در تهران) ارسال میکرد. برگه های امتحانی بسته به هر رشته ای در دپارتمان مربوطه، زیر نظر خود استاد آن درس تصحیح و نمره ها اعلام میشد.

پیش از این درسها به زبان فارسی برگزار می شد.  اما از آنجا که بیشتر درس ها بصورت آنلاین و اساتید خارج از کشور بودند، دانشگاه به ما اعلام کرد که تدریس دروس کم کم به زبان انگلیسی انجام خواهد شد. اوایل فهم کلاسها برایمان سخت بود اما به مرور عادت کردیم و این امر باعث پیشرفت زیادی در سطح زبان انگلیسی ما شد.

در سالهای اول تاسیس BIHE،  دانشگاه برای تربیت و آموزش اساتید جدید، تعدادی از فارغ التحصیلان ممتاز خود را به دانشگاههای خارج از کشور از جمله کانادا و انگلیس می فرستاد. در آن زمان ، چون اسم BIHE معروف نبود و کسی آنرا نمی شناخت پذیرش گرفتن از دانشگاهها خیلی سخت بود .اما بعد از مدتی وقتی دانشگاههایی همچون  Ottawa وToronto متوجه سطح علمی و شایستگی این فارغ التحصیلان دانشگاه زیرزمینی  شدند، پذیرش در آنها راحتتر شد. از آنجا که تحصیل در  دانشگاههای انگلیس ، کانادا و آمریکا خیلی گران است، محفل بهایی آن کشورها این دانشجویان را بورس میکردند و هزینه تحصیلشان را پرداخت میکردند . در مقابل از آنها تعهد میگرفتند که پس از پایان تحصیلات به ایران برگردند و به دانشگاه BIHE خدمت کنند. عده زیادی همچون آقای پیام روشن ( رییس دپارتمان بخش زیست دانشگاه)  و شاهین نگاری به ایران برگشتند و خیلی ها نیز بخاطر ترس از دستگیر شدن، بیکاری و نداشتن آینده کاری در ایران (به دلیل بهایی بودن) برنگشتند اما از همانجا نیز با تمام قوا و با جان و دل اکنون در دانشگاه بصورت آنلاین خدمت می کنند.

خیلی از درس های آنلاین در BIHE بخاطر حضور استاد در خارج از کشور، نیاز به استاد یار(Teaching Assistant ) داشتند و یک نفر را در ایران میخواستند تا برای دانشجویان Quiz ها را برگزار و یا آنها را تصحیح کند. کار اصلی تدریس و تصحیح امتحان فاینال را فقط استاد اصلی آن درس انجام میداد. دانشجویانی که درس هایشان را با نمرات بالا به پایان می رساندند می توانستند بعد از یکی دو سال به عنوان استاد یار به دانشگاه خدمت کنند. آقای امید به مدت 5 سال برای 8 درس به عنوان استادیار در BIHE خدمت کرد و به همین منوال خیلی از دانشجویان دانشگاه با اینکه هنوز درس شان تمام نشده بود می توانستند به عنوان استادیار در دانشگاه کار کنند.

آقای امید در پاسخ سوال من در مورد هزینه ثبت نام و شهریه دانشگاه اینطورگفت: دانشگاه شهریه ای در حدود ترمی 600 تا 700 هزار تومان بود. اما از آنجا که بخاطر سخت گیری ها و ظلم و جور دولت جمهوری اسلامی ایران به بهاییان ، پلمب مغازه ها و اخراج از محل کسب و کارشان ، اغلب بهاییان وضع مالی خوبی نداشتند ، دانشگاه هیچ کس را مجبور به پرداخت شهریه نمیکرد.از خانواده ها خواسته می شد که اگر قادر به پرداخت هستند و مشکل مالی ندارند شهریه را پرداخت کنند اما اگر کسی هم نمیتوانست هیچ اجباری نبود و می توانست رایگان و بدون هیچ گونه تبعیضی در BIHE آزادانه و با آرامش فکری به تحصیلش ادامه دهد.  چیزی که هرگز در هیچ یک از دانشگاههای رسمی آزاد و دولتی ایران نمیبینید. بخشی از هزینه های دانشگاه از جمع آوری تبرعات ضیافتهای بهاییان ایران که مخصوصا برای دانشگاه اختصاص داده شده بود  و حتی کمکهای مالی بهاییان خارج از ایران تامین می شد. دانشجویانی که در دانشگاههای آمریکا ، انگلیس و کانادا بورس می شدند همه هزینه تحصیل شان را محفل بهایی آن کشور تامین می کرد. چون هزینه رفت و آمد به تهران و کرج هم  دغدغه ای برای دانشجویان بی بضاعت  بود، موسسه ای وجود داشت که به دانشجویان بهایی وام های یک تا دو میلیونی می داد و بازهم کسی را مجبور به پرداخت در زمان محدود نمیکرد. آنها می توانستند هر زمان که برایشان مقدور بود آن وام را برگردانند. آقای امید در مورد هزینه کتاب های دانشگاه گفت:" خیلی وقتها کتابهای درسی بصورت فایل بر روی سایت دانشگاه قرار میگرفت و ما به راحتی آنها را دانلود میکردیم و از روی کامپیوتر درس میخواندیم و نیازی به چاپ یا خرید کتاب نداشتیم."

از آنجا که دانشگاه زیر زمینی بهاییان نه تنها بر پایه فرد‌گرایی، اصالت مدرک و سیستم خشک اداری بنا نشده بود بلکه برپایه همکاری گروهی ، آموزش و تولید دانش بنا شده بود، این معضل مشکل مالی خانواده ها بر روند تحصیل دانشجویان خللی وارد نکرد.  

این دانشگاه که در دولت جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته نمی شود، همواره از بدو تاسیس تحت هجوم و حملات بیرحمانه و معمولا از پیش برنامه ریزی شده  مامورین سپاه و اطلاعات ایران قرار گرفته است. مدرسان و استادانش در شهرها و استانهای مختلف تهران، کرج، اصفهان، شیراز، زاهدان ، ساری و ...  بارها بازداشت و به اتهاماتی بی اساس همچون «عضویت در تشکیلات غیرقانونی دانشگاه علمی- آزاد بهاییت»، «عضویت فعال در گروهک ضاله بهاییت با هدف اقدام علیه امنیت کشور» و «عضویت در گروهک ضاله بهاییت با هدف برهم زدن امنیت کشور از طریق فعالیت در موسسه غیرقانونی علمی-‌آزاد بهاییت» به چندین سال حبس محکوم شده اند، با این حال جهانیان با علم به واقعیت این دین که آموزه‌هایی آن تنها بر صداقت، برابری زنان و مردان، محبت و خدمت  به همنوع، و هماهنگی علم و دین تأکید دارد و هدفی جز صلح جهانی ندارد، از دانشگاه  BIHE به عنوان سمبلی  از استقامت سازنده و صلح‌آمیز علیه آزار و شکنجه این نظام آخوندی در ایران و به عنوان اسطوره ای از توان‌مندسازی یک جامعه محروم  از کمترین حقوق شهروندی از طریق آموزش و تحصیل یاد می کنند.


دانشگاه علمی آزاد بهاییان تا به حال منبع الهام و موضوع چندین فیلم  و دو کمپین بین المللی به نام های  "آموزش زیر آتشeducation under fire.com  " و" آموزش جرم نیست  education is not a crime campaign بوده‌است. «آموزش زیر آتش» یک فیلم مستند محصول SINGLE ARROW PRODUCTION است که به تهیه کنندگی دو آمریکایی که یکی از آنها بهایی است، با موضوع ممنوعیت تحصیل بهائیان ایران  ساخته شد و تا به امروز در بسیاری از دانشگاههای دنیا به اکران درآمده است. این فیلم در پی مصاحبه با تعدادی از دانشجویان سابق این دانشگاه زیرزمینی از جمله پدرام روشن، مانیا محمد حسن،  امید یوسفیان، بابک شیرمحمدی، کیوان محمد حسن و همچنین افراد مهمی چون هادی قایمی مدیر اجرایی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، و خانم بانی دوگال نماینده جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل متحد موضوعات مهمی چون:نحوه شکل گیری، توسعه، چالش‌ها و جو حاکم بر دانشگاه زیررزمینی بهاییان، بررسی مشکلاتی که بهائیان برای تحصیل در ایران با آن دست و پنجه نرم میکنندرا به تصویر می کشد. این فیلم همچنین نمایانگر آزار و اذیت های سیستماتیک و نظام مند دولت جمهوری اسلامی  ایران در برخورد با اساتید، دانشجویان و خانواده هایشان، و هرکسی که به نحوی با این دانشگاه در ارتباط می باشد است.

 

مازیار بهاری فیلم ساز و روزنامه ‌نگار ایرانی و سرپرست کمپین بین المللی "آموزش جرم نیست " در گفت‌وگو با صدای آمریکا می گوید، این کمپین در مورد تبعیض آموزشی علیه بهاییان در ایران است. از سال ۱۳۵۷ و پس از انقلاب جمهوری اسلامی ایران، بهاییان از دانشگاه های ایران پاکسازی شدند و بنابر مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی آنان نه می توانند در دانشگاه ها درس بدهند و نه درس بخوانند. این یک مصوبه مخفی است، اما کپی آن در اینترنت موجود است و هرگزاین مصوبه به صورت یک سیاست رسمی مطرح نشده بلکه غیررسمی است. به این معنا که یک جوان بهایی وقتی در امتحان کنکور شرکت میکند هیچ وقت به او نمی گویند که بخاطر بهایی بودن نمی تواند در دانشگاه درس بخواند، بلکه می گویند پرونده تو دارای نقص است. وقتی که یه استاد بهایی را که در دانشگاه  BIHE بهاییان درس می دهد، دستگیر میکنند به او نمی گویند به جرم تدریس در دانشگاه او را بازداشت کرده اند بلکه به او می گویند به جرم جاسوسی دستگیر شده است. این کمپین الهام گرفته از فیلم «شمعی روشن کن» ساختهٔ خود مازیار بهاری است که در سپتامبر ۲۰۱۴ برای اولین بار در تماشاخانۀ هکنی” در لندن با حضور جمعیت زیادی که اکثرآنها ایرانی بودند.به نمایش گذاشته شد . این فیلم با به تصویر کشیدن داستان زندگی بسیاری از بهاییان، مصاحبه ها  و آرشیو تصاویر ی که تا آن زمان کمتر دیده شده بود روایتی از هزاران بی عدالتی و تعصب  این دولت آخوندی نسبت به جامعهٔ بهائی را ارائه می‌دهد. تا کنون شمار بسیاری از  هنرمندان ، اندیشمندان، و برندگان صلح نوبل همچون شیرین عبادی، توکل کرمان، جودی ویلیامز،  مایرید ماگوایر، نازنین بنیادی، عباس میلانی، محسن مخملباف، آذر نفیسی، امید جلیلی،و محمد ملکی (رئیس سابق دانشگاه تهران) از این کمپین پشتیبانی نموده‌اند.

منابع : VOA. BBC Farsi, Deutschewelle

نویسندگان: مریم افتخار، احمد کشاورز مویدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

حکم اعدام

 رئیس کل دادگستری استان #البرز با اعلام این خبر مدعی شد که فردی   در تاریخ دوم اسفند سال ۱۴۰۱ همراه با تعداد دیگری از همدستان خود در جریان ت...