۱۳۹۸ تیر ۷, جمعه

نوزادانی که از بیمارستان دزدیده می‌شوند

به نوشته برخی سایت‌های داخلی نوزادی در ایران توسط پرستارنمایی از بیمارستان دزدیده شد. ناباروری برخی زوج‌ها و شرایط سخت فرزندپذیری در ایران از مواردی است که به عنوان
انگیزه فروش نوزاد به خانواده‌های متقاضی عنوان می‌شود. ۱۴ خرداد سال ۹۸، در یکی از بیمارستان‌های استان تهران، کودک پسری به دنیا آمد مثل صدها کودکی که در این روز در شهرهای دیگر ایران به دنیا آمدند. اما آنچه داستان زندگی این نوزاد را با دیگر نوزادان متفاوت می‌کند، سرنوشت اوست. به گزارش سایت‌های داخلی از جمله تابناک، این کودک پس از حدود ۱۸ ساعت از تولد توسط زنی که مادر گمان می‌کرد پرستار بیمارستان است، ربوده شد.
پدیده‌ی ربودن نوزاد در جهان پدیده‌ی تازه‌ای نیست. اما به نوشته سایت‌های داخلی، نوزاد ربایی در ایران ابعاد تازه‌ای به خود گرفته است. روزنامه ایران در گزارشی در این باره از “پرستارنماهایی” می‌نویسد که در لباس سفید پرستاری اقدام به ربودن نوزادان از بیمارستان‌ها می‌کنند. محمد شریفی‌مقدم، دبیرکل خانه پرستاری در مصاحبه با این روزنامه، به “سناریوهای مختلفی” اشاره می‌کند که نوزادرباها برای دزدی طراحی می‌کنند. شریفی‌مقدم می‌گوید: «آنها برای مثال برای اینکه بخواهند وارد بیمارستان شوند، روپوش سفید به تن می‌کنند همان‌طور که سارقان منزل با لباس پستچی، مأمور برق یا گاز به خانه‌ها مراجعه می‌کنند.»
دبیرکل خانه پرستاری به کمبود پرستار در مقایسه با شمار بیماران هم اشاره می‌کند و می‌گوید، «در حال حاضر در بخش نوزادان به ازای هر ۲۵ نوزاد یا بیمار نوزاد دو پرستار از ساعت ۵ صبح تا ۱۱ شب خدمت می‌کنند و از ۱۱ شب تا ۵ صبح یک پرستار مسوول نگهداری از نوزادان است.» شریفی‌مقدم که کمبود کادر پرستاری را دلیل این ربودن‌ها در بخش نوزادان می‌داند، می‌گوید، اگر طبق استاندارد به ازای هر ۴ نوزاد یک پرستار باشد، نظارت‌ها دقیق‌تر می‌شود. به گفته‌ی او در کشورهای “ارمنستان و گرجستان به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت ۵ پرستار ارائه خدمت می‌کنند در کشور ما به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت ۶ / ۱ نیروی پرستار وجود دارد.”
یکی دیگر از مشکلاتی که ورود غریبه‌ها را آسان و تشخیص آنها از کادر درمانی را دشوار می‌کند، نبود لباس متحدالشکل در بیمارستان‌ها و گاه حتی در بخش‌های مختلف یک بیمارستان است. شریفی‌مقدم می‌گوید، «از ۱۰ سال پیش نظام پرستاری و معاونت پرستاری بهداشت جلسات متعددی برای متحدالشکل کردن لباس‌های پرستارها برگزار کرده و هنوز نتیجه‌ای در پی نداشته است.»
دلایل و انگیزه‌های نوزادربایی
اما جدای از خلاء‌هایی که ربودن نوزادها از بیمارستان را امکان پذیر کرده‌اند، این پرسش پیش می‌آید که نوزادربایان با چه انگیزه‌ای دست به این کار می‌زنند؟ رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، در مصاحبه‌ای با سایت‌های داخلی، دلیل سرقت نوزادان در بیمارستان‌ها را به سه دسته تقسیم کرده است. حسن موسوی چلک می‌گوید، دسته اول والدین نوزادان هستند که برای دستیابی به پول، فرزندشان را به افرادی که خواهان بچه هستند می‌فروشند، گروه دوم کسانی هستند که بچه‌دار نمی‌شوند و گروه سوم معمولاً درقالب باندهای قاچاق انسان، نوزادان را از بیمارستان‌ها و مراکز نگهداری اطفال می‌ربایند تا بتوانند آنها را با هزینه‌های هنگفتی به فروش برسانند. لیلا ارشد مددکار اجتماعی و مدیر عامل خانه خورشید هم از گروهی از نوزادربایان می‌گوید که بچه را وارد چرخه خرید و فروش مواد مخدر می‌کنند. ارشد می‌گوید: «ما شاهد مواردی بودیم که بچه‌های دزدی را نقص عضو می‌کنند تا مسیر مناسبی برای جابه‌جایی مواد مخدر و کار خلاف باشد به اعتقاد باندهای کودک با بچه معلول شرایط را برای عمل خلاف ایمن می‌کند.»
در میان دسته‌بندی انگیزه‌ها و دلایل نوزادربایی، روی ناباروری هم انگشت گذاشته شده است. دکتر حمید گورابی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه رویان هم در گفت‌وگو با روزنامه ایران، ناباروری را یکی از دلایل به سرقت رفتن نوزادان می‌داند. گورابی می‌گوید: «سختگیری‌های مربوط به قوانین فرزندخواندگی، زوجین نابارور را ناامید می‌کند. بنابراین آنها برای اینکه صاحب فرزند شوند به روش‌های دیگری متوسل می‌شوند. برای مثال با خانواده‌های پرجمعیت مذاکره می‌کنند که یکی از فرزندان‌شان را به آنها واگذار کند. گاهی افراد خلافکار نوزادان دزدی را به این زوج‌ها واگذار می‌کنند بدون آنکه مطلع باشند، بچه‌ای که می‌خرند از کجا آمده است.»
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی ایران می‌گوید، شمار کودکان بی‌سرپرست تحت حمایت بهزیستی کمتر از شمار متقاضیان است و برای هر کودک ۸ تا ۱۰ خانواده متقاضی وجود دارد.

کم نیستند کارشناسانی که معتقدند فرآیند طولانی سرپرستی و فرزندخواندگی، زوج‌های نابارور را به سوی راه‌هایی می‌کشاند که بتوانند قانون را دور بزنند و اگر بهزیستی قوانین فرزندخواندگی را تسهیل کند، زوج‌های نابارور سراغ روش‌های غیرقانونی نمی‌روند. اما آیا قوانین فرزندخواندگی در ایران این چنین دشوار است که برخی زوج‌های نابارور را به فکر پذیرش کودک از طریق راه‌های غیرقانونی بکشاند و راه درآمدی هنگفت را برای باندهایی که نوزاد می‌ربایند، باز کند؟
شرایط لازم برای فرزندپذیری در ایران
طبق قانون در ایران مسئولیت این واگذاری‌ها به بهزیستی سپرده شده است. به استناد اطلاعات سازمان بهزیستی کشور، تنها کودکانی را می‌توان به عنوان فرزندخوانده انتخاب کرد که “کلیه تلاش‌ها و کوشش‌های حرفه‌ای جهت شناسایی والدین و بازگشت کودک به خانواده در مورد آنها مؤثر واقع نشده باشد”.
از شرایطی که برای فرزندخواندگی برشمرده شده می‌توان به این موارد اشاره کرد: زن و شوهر داوطلب سرپرستی، ایرانی و مقیم ایران باشند، سن یکی از آنها حداقل سی سال باشد، ۵ سال از ازدواج گذشته باشد و صاحب فرزندی نشده باشند و زوجین یا یکی از آنها دارای تمکن مالی باشند و از جمله دارای محکومیت جزایی نباشند و معتاد نباشند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
در صورت انتخاب فرزند، والدین توسط سازمان بهزیستی جهت صدور حکم سرپرستی موقت (۶ ماهه) به دادگاه معرفی می‌شوند. در دوره آزمایشی۶ ماهه، باید حداقل سه بازدید از طرف مددکاران اجتماعی از خانواده فرزندپذیر انجام شود. حکم سرپرستی، “در صورت تشخیص سازمان بهزیستی مبنی برآسیب‌پذیری کودک و عدم شایستگی والدین قانونی یا مراجعه والدین حقیقی کودک با هماهنگی دادگاه” قابل فسخ است.
اما بسیاری روند فرزندخواندگی را در حال حاضر طولانی می‌دانند و برخی دلیل روی آوردن دسته‌ای از زوج‌های نابارور را به روش‌های دیگر طولانی بودن و سختگیری در این پروسه می‌دانند.
انتظار، تابعی از سن و جنسیت فرزندخوانده
خبرگزاری فارس می‌نویسد، در سال ۱۳۹۶ از مراکز سازمان بهزیستی ۶۴۸ نفر به فرزندخواندگی رفته‌اند که در این میان ۴۰۳ نفر از کودکان دختر بوده‌اند. محمد نفریه، مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور در گفت‌وگو با فارس در مورد انتظار در لیست انتظار فرزندخواندگی می‌گوید: «میزان انتظار بسته به جنسیت و رده سنی انتخابی متقاضیان است. اکثر افراد، داوطلب فرزندخواندگی دختر زیر ۲ سال هستند که این امر مدت انتظار را طولانی می‌کند. این مدت در بعضی از شهرها ممکن است به ۵ سال هم برسد.» نفریه معتقد است، “هرچه رده‌بندی سنی انتخابی بالاتر باشد، مدت کمتری منتظر می‌مانند.”

ساناز فاضلی فعال حقوق کودکان در مورد طرح تعیین صلاحیت والدین جهت حضانت کودکان بعد از طلاق و ازدواج مجدد می‌گوید

پنج شنبه ۶ تیر سال ۱۳۹۸
ساناز فاضلی فعال حقوق کودکان در مورد طرح تعیین صلاحیت والدین جهت حضانت کودکان بعد از طلاق و ازدواج مجدد والدین میگوید
:ریشه این طرح از آنجایی شروع که من بصورت موقت در یک شبه خانواده زیر مجموعه بهزیستی به مدت یکماه مشغول به فعالیت بودم در این یک ماه من کودکانی بین یک تا 6 سال رو می‌دیدم که از کودکان آسیب بد سرپرست بودند کنجکاوی در زمینه زندگی این کودکان و رفتار کودکان و سرگذشت این کودکان بسیار من را آزرد به یاد کتاب دخترک کبریت فروشی افتادم که برای اولین بار در سن 5 سالگی آنرا خواندم که در سیاهی ظلمت شهر فراموشی ،آخرین کبریت را به یاد خاطرات شیرینش روشن کرد و جان داد ، ولی تفاوت این داستان با این کودکان زجر کشیدن و تفاوت قصه و داستان واقعی است ، بنظر من بی تفاوتی  جامعه و مردم در زمینه کودکان بخش اعظمی از بی عدالتی را تشکیل میدهد .

وی افزود: این طرح مواردی را شامل میشود که صلاحیت والدین از لحاظ اخلاقی وروحی روانی و جسمی و والد گردی را شامل میشود که طبق آن مددکار اجتماعی و پزشکی قانونی و قضات این تعیین صلاحیت را انجام میدهند و همچنین  در دوره ای که حضانت داده شده مددکار اجتماعی زندگی کودک را مورد بررسی قرار میدهد .
وی ادامه داد: نکته ای که در این طرح وجود دارد با توجه به افزایش کودک آزاری‌ها توسط مادر خوانده و پدر خوانده کودکان ،صلاحیت روحی و روانی و سو پیشینه آنها قبل از ازدواج مجدد والدین کودک صورت میپذیرد، برخی از مادر خوانده‌ها و پدر خوانده‌ها با  کودکان همسر خود به بدترین شکل ممکن رفتار میکنند که این خشونت‌ها منجر به نقص عضو و مرگ کودکان میشود .
این فعال حقوق کودکان افزود : این طرح به مجلس شورای اسلامی تقدیم شده است و در مرکز پژوهش‌های مجلس قرار دارد ، جا دارد از جناب آقای دکتر یحیی کمالی پور نایب رییس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس  ، نماینده جیرفت و عنبر آبادتشکر و قدردانی میکنم .

۱۳۹۸ تیر ۴, سه‌شنبه

همسر «نازنین زاغری» مقابل سفارت ایران اعتصاب غذا کرد؛ بستن موقت ورودی سفارت

به نوشته روزنامه گاردین، آقای رتکلیف روز یکشنبه ۲۶ خرداد با اعلام آغاز اعتصاب غذای خود همزمان با جشن تولد دخترش گفت که برای نتیجه گرفتن تلاش هایشان در جهت آزادی نازنین زاغری پس از سه سال زندان و بازگشت او و دخترشان به بریتانیا تا جایی که بتواند اعتصاب غذای خود را ادامه می دهد.

گابریلا، دختر آنها که حالا پنج ساله است، نمی تواند ایران را ترک کرده و به بریتانیا برود.

آقای رتکلیف روز شنبه اعلام کرده بود که نازنین زاغری از آن روز همزمان با تولد ۵ سالگی دخترش اعتصاب غذا کرده است.به گفته او، نازنین زاغری «به قوه قضائیه ایران اعتصاب غذای دوباره خود را در اعتراض به حبس ناعادلانه‌اش اطلاع داده است.»

ریچارد رتکلیف در حالی اعتصاب غذای خود مقابل سفارت ایران در لندن را آغاز کرد که تصاویری از نازنین زاغری و دخترشان را در دست داشت.

در پی اعتصاب غذای آقای رتکلیف و حضور خبرنگاران و تعدادی از شهروندان، حمید بعیدی نژاد، سفیر ایران در لندن، روز یکشنبه با انتشار چند پیام توئیتری به آنچه که «مسدود شدن در ورودی سفارت ایران در لندن توسط عده‌ای معترض» خواند، اعتراض کرد.

او با اعلام اینکه این افراد دیروز و دیشب را جلوی سفارت سپری کردند نوشت: «امروز علاوه بر افراد، رسانه‌ها برای تهیه گزارش جلوی سفارت اجتماع کرده‌اند. کماکان پیاده روی جلوی سفارت مسدود است و امکان تردد دیپلمات‌ها وجود ندارد.»

اعتصاب غذای نازنین زاغری و همسرش در حالی آغاز شده است که پیش از این نیز نازنین زاغری و نرگس محمدی فعال مدنی زندانی در دی‌ماه سال ۹۷ در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی توسط ماموران زندان دست به اعتصاب غذا زده بودند.

نازنین زاغری ۱۵ فروردین ۱۳۹۵ در حالی که به همراه دختر دو ساله‌اش پس از دیدار با خانواده در ایران قصد بازگشت به لندن را داشت، در فرودگاه بین المللی تهران بازداشت و سپس به اتهام‌های امنیتی به پنج سال زندان محکوم شد.

سپاه پاسداران ایران خانم زاغری را به آموزش روزنامه نگاری برای رسانه‌های خارج از کشور متهم کرد، اما او اتهامات خود را رد کرد و بنیاد خیریه تامسون رویترز نیز رسما اعلام کرد که او یک کارمند ساده در بخش اداری این بنیاد بوده است.

اخیرا نیز مقامات قضایی ایران از «پرونده باز» دیگری برای خانم زاغری سخن گفته‌اند که به گفته آن‌ها بعد از «تعیین و تکلیف پرونده قبلی» رسیدگی خواهد شد.

تحلیلگران غربی می‌گویند جمهوری اسلامی از افراد دوتابعیتی به عنوان گروگان استفاده می‌کند تا از دولت‌های غربی پول و امتیاز بگیرد.

«اختلافات حاد خانوادگی» بیشترین علت تماس با اورژانس اجتماعی

مدیرکل بهزیستی استان تهران ضمن تشریح جزئیات تماس با خط اورژانس اجتماعی در استان تهران گفت: در سال گذشته بیش از ۶ هزار تماس مرتبط با کودک آزاری در استان تهران با خط اورژانس
اجتماعی برقرار شده است.داریوش بیات نژاد در گفت و گو با ایسنا، با بیان اینکه «اختلافات حاد خانوادگی» بیشترین علل تماس با خط اورژانس اجتماعی در سال ۹۶ و ۹۷ را به خود اختصاص داده است، گفت: میزان تماس‌ها در مورد این موضوع در سال ۹۶، ۱۷ هزار و ۷۷۴ مورد بوده است که این رقم در سال ۹۷، بیش از ۱۱ هزار مورد را به خود اختصاص داده است.وی با بیان اینکه در سال ۹۶، ۶۴۸۰ مورد تماس در مورد کودک آزاری با خط تلفن اورژانس اجتماعی در استان تهران برقرار شده است، گفت: این رقم در سال ۹۷ حدود ۱.۵ درصد کاهش یافته و به ۶۳۸۲ مورد رسیده است.

مدیرکل بهزیستی استان تهران ادامه داد: بیش از ۳۵۰۰ مورد تماس در مورد زنان آسیب دیده اجتماعی با این خط برقرار شده که این رقم در سال ۹۷ به حدود ۲۱۰۰ مورد رسیده است.
به گفته بیات نژاد حدود ۳۴۰۰ تماس در سال ۹۶ مربوط به کودکان کار و خیابان بوده است که این رقم در سال ۹۷ به حدود ۲۰۰۰ مورد رسیده است. همچنین ۱۷۹۰ زوج متقاضی طلاق در سال ۹۶ با این خط تماس برقرار کردند که این رقم در سال ۹۷ به حدود ۱۱۵۰ مورد رسیده است.
وی با اشاره به اینکه ۴۱۹ مورد از تماس‌ها نیز مربوط به افراد دارای اختلال هویت جنسی بوده است گفت: این رقم با کاهش حدود ۳۸ درصدی به ۲۵۸ مورد در سال ۹۷ کاهش یافته است.
مدیرکل بهزیستی استان تهران ادامه داد: در سال ۹۶، ۲۱۲ مورد اقدام به خودکشی با خط اورژانس اجتماعی برقرار شده است. این در حالیست که این تماس‌ها در سال ۹۷ با افزایش ۴۵ درصدی به ۳۰۹ مورد افزایش یافته است. بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده در مورد تماس‌های برقرار شده با خط اورژانس اجتماعی بیشترین درصد تغییرات مربوط به تماس در مورد “خودکشی” بوده است.

۱۳۹۸ تیر ۳, دوشنبه

دادگاه تجدید نظر؛ لیلا حسین زاده دانشجو و فعال صنفی به ۳۰ ماه حبس تعزیری محکوم شد

شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی سید احمد زرگر، لیلا حسین زاده، دانشجوی انسان‌شناسی دانشگاه تهران را ضمن کاهش اشد مجازات به ۳۰ ماه حبس تعزیری محکوم کرد. این فعال صنفی از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ماشاالله احمدزاده، به ۶ سال حبس تعزیری (۵ سال به اتهام اجتماع و تبانی و ۱ سال به اتهام تبلیغ علیه نظام) و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده بود.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، صبح امروز دوشنبه ۳ تیرماه ۱۳۹۸، شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی سید احمد زرگر، لیلا حسین زاده، فعال صنفی ودانشجوی انسان‌شناسی دانشگاه تهران را ضمن کاهش اشد مجازات به ۳۰ ماه حبس تعزیری محکوم کرد. بر اساس این حکم، رأی صادره قطعی و غیرقابل‌ بازگشت است.
دادگاه تجدیدنظر این فعال دانشجویی در تاریخ ۳۰ مهر ۹۷ و ۲۴ اردیبهشت ۹۸ در شعبه‌ی ۳۶ تجدیدنظر دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی سید احمد زرگر برگزار شده بود.
صفحه تلگرامی کانون صنفی دانشجویان کشور ضمن تأیید این خبر در صفحه خود نوشت: «بسیاری از مسئولین دولتی، دانشگاهی و مرتبط با وزارت علوم بارها اعلام کرده بودند که به دنبال رایزنی برای برائت دانشجویان و فعالین صنفی بازداشت‌شده در دیماه ۹۶ هستند. بازداشت‌هایی که نهادهای امنیتی در جسارتی بی‌مثال به ساحت دانشگاه، آن را پیشگیرانه خوانده بودند».
خانم حسین زاده، دانشجوی دانشگاه تهران،‌ ۱۱ دی ماه ۱۳۹۶، روبه‌روی منزل خود در جریان اعتراضات دانشجویی بازداشت شد.
این فعال صنفی پیش از ظهر چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۶ به قید وثیقه به صورت موقت از زندان اوین آزاد شد.
خانم حسین‌زاده در شمار ده‌ها فعال دانشجویی بود که هم‌زمان با اعتراض‌های اوایل دی‌ماه ۱۳۹۶ در ایران بازداشت شده بود.
نیروهای وزارت اطلاعات حسن روحانی طی روزهای نهم تا چهاردهم دی ماه، دست‌کم ۹۰ دانشجو  را در شهر های مختلف ایران بازداشت کردند.
شماری از این دانشجویان بازداشت‌ شده در اعتراض‌ها شرکت نداشتند و ماموران امنیتی آنها را در محل سکونت‌شان بازداشت کرده بودند.

فقر کودکان لابه‌لای طلای کثیف

انصاف‌نیوز نوشت: کودکان زباله‌گرد در بیشتر موارد از مردم عادی در کوچه و خیابان دوری می‌کنند و گاهی اگر احساس امنیت نکنند امکان دارد حتی در پاسخ به یک لبخند ما بی‌توجه باشند و حتی فرار کنند، یکی از دلایل این برخورد نشان از آن دارد که کودک در معرض آسیب و خشونتی واقع شده که
حس اعتماد در او را به شدت کاهش داده است. امید یک گونی به قد و قواره‌ی کوچک خودش به دوش می‌کشد و لابه لای سطل‌های زباله بدون دستکش می‌چرخد، با انگشتان نحیف اما سیاه زباله جمع می‌کند و در گونی مندرسش جای می‌دهد.

قد کوتاهی دارد که گاهی از پشت سطل زباله دیده نمی‌شود.از سنش که می‌پرسم می‌گوید: «نمی‌دونم، فکر کنم ده سالمه» اما چهره‎ی کودکانه و جای خالی دندان شیری پشت لبخندش نشان می‌دهد که شش تا هشت سال دارد، از بین صحبت‌هایش فهمیدم همراه پسرهای بزرگ فامیل کمتر از یک سال پیش از افغانستان به ایران آمده‌اند و هر روز هفت صبح از مرکز پسماندی در شهرری با وانت به میدان ونک می‌آیند و آخر شب با همان وانت برمی‌گردند.
می‌گویم «امید نهار و شام‌ها را چطور می‌گذرانی؟»،با لبخندی می‌گوید: «از سطل زباله چیزی پیدا می‌کنم و می‌خورم، بین این زباله‌ها غذای بیشتری پیدا می‌کنم تا پایین تهران، اما بعضی شب‌ها که بقیه غذا درست می‌کنند، با هم می‌خوریم.»
امید یکی از همان زباله‌گردهایی است که بعضی از ما پس از مواجهه با آنها در خیابان مسیر دیگری را انتخاب می‌کنیم، کودکانی که به اجبار به جای درس خواندن در این چرخه‌ی کار کثیف نقشی به عهده گرفته‌اند، نقشی که به عقیده‌ی بعضی از فعالان حقوق کودک سود بالای تجارت زباله مانع از برخورد با مافیای آن است.
کامیل احمدی پژوهشگر و انسان‌شناسی است که در چند ماه گذشته تحقیقی روی موضوع زباله‌گردی کودکان داشته است. طبق این پژوهش ۱۳۸۹۶ زباله‌گرد در تهران وجود دارد که زیر نظر پیمانکاران شهرداری کار می‌کنند اما کودکان و اتباع غیر قانونی یا در شیفت بعدازظهر مشغول می‌شوند و یا در همان شیفت صبح بین زباله‌گردهایی که نامشان در دفتر رسمی است کار می‌کنند. احمدی می‌گوید: «بعدازظهرها در تهران در عمل تمام سیستم و چشم‌های نظارتی به روی این زباله‌گردها خاموش و بسته است.» سوسن مازیارفر فعال اجتماعی و عضو جمعیت امام علی معتقد است که شهرداری در جریان زباله‌گردی کودکان است و در شناسایی‌ای که دو سال پیش جمعیت امام علی در مورد زباله‌گردی کودکان داشت، نمایندگان تمام وزارتخانه‌ها را برای بازدید از این مراکز دعوت کرد و خود شهرداری هم متوجه این موضوع شده است.
از سوی دیگر شهرام پیروزی مدیر روابط عمومی قسمت پسماند شهرداری در گفت‌و گو با انصاف نیوز اعلام کرد هیچ کودکی زیر نظر شهرداری فعالیت نمی‌کند و اگر پیمانکاری مرتکب این خطا شود با او برخورد قانونی می‌کنیم.
کامیل احمدی: چهار هزار و هفتصد کودک زباله‌گرد در تهران داریم
کامیل احمدی درباره‌ی شرایط پژوهشی که با موضوع زباله‌گردی کودکان انجام داده می‌گوید که نه ماه قبل به صورت برنامه‌یزی شده در دو فاز شروع به تحقیق کرده‌اند؛ او که سرپرستی این پژوهش تحقیقی را به عهده داشته توضیح می‌دهد که اول این تحقیق از مناطق بالای تهران شروع شده چون مصرف‌گرایی در آن مناطق بیشتر است، همچنین بر این نکته تاکید دارد که از زباله‌گردها سوالات نیمه‌عمیق پرسیده شده تا جنبه‌های مختلفی از زندگی اجتماعی، وضعیت کاری، درآمد، وضعیت روحی و جسمی آنها را بررسی کنند.

۱۳۹۸ تیر ۲, یکشنبه

در یکسالگی بازداشت نسرین ستوده، بیش از یک میلیون نفر در جهان خواستار آزادی او شدند

به گزارش صدای آمریکا-گروهی از کنشگران مدنی روز پنجشنبه در نزدیکی سفارت جمهوری اسلامی ایران در محکومیت زندان «نسرین ستوده» وکیل زندانی در ایران، تجمع اعتراضی برگزار کردند.

به گزارش خبرنگار صدای آمریکا در پاریس، این تجمع روز پنجشنب ۲۴ خرداد به
دعوت عفو بین الملل برگزار شد.

عفو بین الملل به تازگی اعلام کرد بیش از یک میلیون نفر در بیش از ۲۰۰ کشور و منطقه جهان درخواستی را برای آزادی نسرین ستوده امضا کردند و خشم خود را از محکومیت این وکیل سرشناس حقوق بشر ایرانی، ابراز کردند.
خانم ستوده پس از دو محاکمه کاملا غیرمنصفانه به ۳۸ سال و ۶ ماه زندان و ۱۴۸ ضربه شلاق محکوم شد. عفو بین الملل این درخواست ها را به سفارتخانه های ایران در کشورهای مختلف تحویل داد.

درخواست های آزادی فوری و بدون شرط نسرین ستوده در اولین ساگرد دستگیری او، به مقامات ایران در سراسر جهان تحویل داده شد. به خاطر حکم اخیر، او باید ۱۷ سال را در زندان سپری کند.

پرونده نسرین ستوده نشان دهنده روند سرکوبی است که به طور کل در سال های اخیر در ایران به منظور له کردن جامعه مدنی و ساکت کردن آنهایی که از حقوق بنیادین در این کشور دفاع می کنند، جریان داشته است.

عفو بین الملل از مقامات ایران می خواهد حمله به مدافعان حقوق بشر از جمله وکلای حقوق بشر و فعالان حقوق زنان را متوقف کنند.

۱۳۹۸ خرداد ۳۰, پنجشنبه

کودک ۲ ساله در رودخانه کردان غرق شد

۲۸ خرداد ۱۳۹۸
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: پسر بچه ۲ ساله پس از سقوط به داخل رودخانه کردان غرق شد. سرهنگ مهدی فضلی علیشاه فرمانده انتظامی شهرستان ساوجبلاغ گفت: در پی دریافت خبری مبنی بر افتادن یک کودک ۲ ساله در رودخانه کردان این شهرستان، بلافاصله ماموران انتظامی بخش چندار برای بررسی
موضوع به محل اعزام شدند. سرهنگ فضلی علیشاه ادامه داد: با حضور ماموران در محل مشخص شد، کودک ۲ ساله‌ای که در حاشیه رودخانه کردان در حال بازی کردن بودبه علت شدت جریان آب و بی‌احتیاطی والدینش
در مراقبت از او به داخل رودخانه افتاده است.
فرمانده انتظامی شهرستان ساوجبلاغ خاطرنشان کرد: با تلاش ماموران انتظامی و مشارکت مردم منطقه کودک از داخل آب بیرون آورده شد؛ اما تلاش عوامل اورژانس برای احیاء علائم حیاتی بر روی کودک نیمه جان نتیجه نداد و او حین انتقال به مراکز درمانی فوت کرد

۱۳۹۸ خرداد ۲۹, چهارشنبه

بیش از ۲ میلیون مصرف‌کننده مواد مخدر در کشور داریم

یک درمانگر اعتیاد با بیان اینکه بیش از ۲ میلیون مصرف‌کننده مواد مخدر در کشور داریم گفت: توجه به موضوعات پیشگیرانه تأثیرگذارترین اقدام در حوزه اعتیاد است.

محمد امیری در گفتگو با خبرنگار حوزه رفاهی گروه اجتماعی خبرگزاری آنا پیشگیری را مهمترین اقدام تأثیرگذار در حوزه اعتیاد و مواد مخدر عنوان کرد و گفت: اگر نهادهای متولی مانند ستاد مبارزه با مواد مخدر و سازمان بهزیستی تمام تلاش و بودجه خود را صرف اقدامات پیشگیرانه، فرهنگی، آگاه‌بخشی و آموزش کنند قطعاً نتایج بهتری در حوزه اعتیاد و معتادان حاصل خواهد شد. اقدامات زودگذر مانند جمع‌آوری معتادان و ساماندهی آنها اقدامی مفید در حوزه مقابله با معتادان متجاهر است اما این اقدام زودگذر بوده و اگر می‌خواهیم موضوع اعتیاد به‌طور کامل از کشور ما بیرون برود باید بیشتر از گذشته به موضوعات پیشگیری بپردازیم.
وی با بیان اینکه در حال حاضر بیش از ۲ میلیون مصرف‌کنند مواد مخدر در کشور داریم ادامه داد: اگر هزینه‌های خود را در حوزه پیشگیری و آموزش صرف کنیم در آینده هزینه کمتری را صرف مقابله با معتادان و مصرف‌کنندگان مواد مخدر خواهیم کرد و از طرفی کشور ما به‌دلیل نزدیکی با افغانستان بیش از سایر کشورها در معرض تهدیدات ناشی از ورود مواد مخدر به کشور قرار دارد چراکه افغانستان بیشترین تولیدکننده انواع مواد مخدر در جهان است.
این درمانگر اعتیاد درباره شرایط نگهداری معتادان در مراکز درمانی گفت: مهمترین نکته‌ای که در این مورد باید به آن اشاره کرد، مدت زمان نگهداری افراد در کمپ‌هاست و قطعاً اگر مدت زمان نگهداری معتادان در مراکز افزایش پیدا کند و به بیش از سه سال برسد، سم‌زدایی و درمان افراد به‌طور کامل صورت می‌گیرد. البته دو سالی است که اقداماتی مانند توجه به اشتغال معتادان در مراکز صورت می‌گیرد که اقدامی مفید محسوب می‌شود، چراکه اگر افراد مهارتی را بیاموزند و بعد از دوران درمان وارد بازار کار شوند احتمال اینکه دوباره به سمت مصرف مواد مخدر بروند پایین است.
امیری با بیان اینکه مصرف انواع شربت‌های ترک اعتیاد و قرص‌های مختلف به تنهایی موجب درمان معتادان نخواهد شد ادامه داد: معتادان در کنار مصرف دارو باید کلاس‌های روانشناسی و روانپزشکی را نیز طی کنند تا از لحاظ روحی آماده بازگشت به جامعه شوند که در حال حاضر در کمپ‌های ما توجه ویژه‌ای به شرایط روحی معتادان می‌شود.
وی گفت: موضوع اعتیاد از آن دست موضوعاتی است که نهادهای مختلف باید دست در دست هم بدهند تا نتیجه مطلوب حاصل شود و در زمینه آگاه‌سازی، رسانه ملی می‌تواند با تولید محتوا مردم و البته جوانان را از مضرات مصرف مواد مخدر آگاه کند که متأسفانه در این زمینه کم‌کاری صورت گرفته است. والدین باید بدانند که مصرف حتی یک‌بار مواد مخدر می‌تواند اثرات خطرناکی برای جوانان داشته باشد لذا خانواده‌ها باید نظارت خود بر فرزندان را بیشتر کنند.
این درمانگر اعتیاد با اشاره به افزایش مراجعه‌کنندگان جوان به مراکز ترک اعتیاد گفت: جوانان و دانش‌آموزان به‌دلیل رودربایسی که با دوستان خود دارند، دعوت آنها به مصرف مواد مخدر را قبول می‌کنند و امروزه شاهد مصرف گسترده ماده مخدر گل بین دانش‌آموزان و دانشجویان هستیم که این موضوع نگران‌کننده است و اگر مسئولان رسانه ملی حداقل در زمینه آگاه‌سازی جوانان از مضرات مصرف ماده مخدر گل اقدامی تأثیرگذار انجام دهند، جوانان کمتری به سمت این ماده خطرناک خواهند رفت.

۱۳۹۸ خرداد ۲۴, جمعه

نامه سپیده قلیان در خصوص انتقالش به زندان قرچک ورامین؛ زندانی یک تبعیدگاه ضد انسانی هستم

خبرگزاری هرانا – سپیده قلیان، فعال مدنی بازداشتی که طی روزهای گذشته از زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شده است، طی نامه‌ای در خصوص انتقالش می‌گوید، با اینکه خود مسئولین زندان قرچک ورامین نیز از این زندان به
شکنجه گاه و تبعیدگاه یاد می‌کنند، اما پس از تحمل ماه‌ها بازداشت در سلول های انفرادی، بازجویی و انتقال به زندان اوین، انتقال به قرچک ورامین یک خبر بد نیست. وی همچنین در بخش دیگری از این نامه آشکار کرده است که انتقال وی این “تبعیدگاه ضد انسانی” با تصمیم دادستان و به قصد “تادیب وی” صورت گرفته است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رادیو زمانه، سپیده قلیان، فعال مدنی که روز دوشنبه ۱۳ خردادماه ۱۳۹۸ از بند زنان زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شده است، در نامه‌ای که از این زندان نوشته، به جزییات این انتقال پرداخته و به شرح احوال خود پرداخته است.

این فعال مدنی بازداشتی نامه خود را بدین شکل آغاز کرده است: “صبح روز دوشنبه، ۱۳ خرداد، مسئول بند در زندان اوین من را برای رساندن خبری احضار کرد. خانم مسئول بند سراسیمه و نگران به من گفت که حامل خبری ناگوار است. با وجود اینکه در ماه‌های اخیر هر روز شنونده‌ اخبار ناگوار بوده‌ام، اما از اینکه این خبر می‌تواند تصادف اعضای خانواده‌ام در مسیر دزفول-تهران برای ملاقات با من باشد، به خود لرزیدم”.

وی در ادامه با ذکر اینکه انتقالش به زندان قرچک ورامین خبر بدی نیست، می‌نویسد: “دنیای زندان دنیای بی‌خبری است. زندانی در حالی که “هست” در واقع “نیست”، چرا که از آنچه آن‌سوی دیوارهای زندان می‌گذرد، غالباً اطلاع دقیقی ندارد. در نتیجه گاهی حتی خبر خوب هم برای زندانی بد است. خاصه آن که آن روز تلفن زندان هم قطع بود. اما خبری که به زعم مسئول بند، بد بود، تصمیم بر انتقال من از زندان اوین به زندان قرچک ورامین بود. زندانی که عموم زندانیان سابق در آن از وضعیت غیر انسانی و تحمل‌ناپذیر آن سخن گفته‌اند و حتی از دید مسئول زندان هم شکنجه‌گاه و تبعیدگاه است. اما پس از تحمل زندان‌های متعدد، پس از تحمل روزها رنج و بازجویی در انفرادی‌های وزارت اطلاعات و پس از انتقال به زندان اوین، انتقال به قرچک ورامین یک خبر بد نیست.

سپیده قلیان در بخش پایانی نامه خود می‌گوید: “زندان زندان است و زندانی زندانی! خانم مسئول زندان گفت با تصمیم دادستان و برای تادیب من را قرچک ورامین منتقل می‌کنند. یعنی دستگاه قضایی و نهادهای بالادستی هم دقیقاً می‌دانند در اینجا چه خبر است: زندانی فاقد هر گونه امکانات اولیه، مملو از فشار و توهین و تحقیر. اکنون که زندانی این تبعیدگاه ضد انسانی هستم، آنچه که از روزهای انتهایی آبان سال گذشته تا امروز بر سرم آمده است را مرور می‌کنم. بازداشت غیر انسانی، شکنجه، بهتان، انفرادی، پخش اعترافات اجباری، ضرب و شتم و بازداشت خود و اعضای خانواده، زندان، از زندان به زندان، و از زندانی به زندانی دیگر”.

لازم به یادآوری است که سپیده قلیان از روز دوشنبه ۱۳ خردادماه ۹۸ از بند زنان زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شده است.
جلسه رسیدگی به اتهامات سپیده قلیان و دیگر متهمان پرونده، اسماعیل بخشی، امیر امیرقلی، ساناز اله یاری و امیر حسین محمدی فر در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ماه تحت عنوان آخرین دفاع در شعبه ۷ بازپرسی دادسرای اوین برگزار شده و پرونده این افراد به دادگاه انقلاب تهران ارسال شد.

در جلسه آخر بازپرسی به صورت شفاهی به متهمین گفته شده بود که پرونده آنان به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی ارسال خواهد شد.
پیشتر منابع نزدیک به این زندانیان به هرانا گفته بودند “علیرغم صدور قرار وثیقه توسط بازپرس در ارتباط با متهمین بازداشتی این پرونده، سرپرست دادسرای اوین، ناصری، از قبول وثیقه و آزادی موقت این افراد جلوگیری کرده است.”

لازم به ذکر است سپیده قلیان، فعال مدنی به همراه اسماعیل بخشی، فعال کارگری، در تاریخ ۳۰ دی ماه ۹۷، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.

بازداشت اسماعیل بخشی و سپیده قلیان در حالی صورت گرفته بود که تلویزیون ایران شب ۲۹ دی ماه در فیلمی با عنوان “طراحی سوخته” اعترافاتی از اسماعیل بخشی، سپیده قلیان و علی نجاتی، عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه که در جریان بازداشت و بازجویی پیشین آنها ضبط شده بود را نمایش داد که در آن گفته بودند با “گروه‌های مارکسیستی و برانداز در خارج از ایران” ارتباط دارند.

این افراد در تاریخ ۱۳ اسفندماه ۹۷ به زندان‌های شیبان و سپیدار و سپس در اردیبهشت ماه ۹۸ به زندان اوین منتقل شدند.

وجود 800 روستا در استان تهران / مشکل بیکاری نداریم

۱۳۹۸/۳/۲۲
مدیرکل دفتر امور روستایی و شوراهای استان تهران گفت: در استان تهران 800 روستا با جمعیت 850 هزار نفر وجود دارد که توانسته‌ایم مشکل بیکاری در این نقاط را برطرف کنیم.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری فارس، معصومه پرندوار مدیرکل دفتر امور روستایی و شوراهای استان تهران در سی‌ودومین
نشست مدیران کل امور روستایی و شوراهای استانداری‌های کشور که با حضور معاون وزیر کشور، معاون رئیس جمهور و جمعی از نمایندگان مجلس برگزار شد گفت: همیشه نگاه ما نسبت به شهرها بیشتر بوده تا روستاها و هیچگونه نگاه جداگانه‌ای در حوزه روستایی‌ نداشته‌ایم.
وی ادامه داد: تهران 800 روستا با جمعیت 850 میلیارد نفر دارد که می‌توان گفت مشکل بیکاری در روستاهای استان تهران نداریم.
پرندوار به اقتصاد روستاها اشاره کرد و گفت: اگر به اقتصاد روستاها توجه شود قطعا مشکل اشتغال نیز برطرف خواهد شد و باید صنعت بوم گردی و گردشگری در روستاهای ما هرچه سریعتر اجرایی شود

۱۳۹۸ خرداد ۱۹, یکشنبه

حمید کبیرمهر جهت اجرای حکم حبس بازداشت شد

خبرگزاری هرانا – حمید کبیرمهر متهم سیاسی که پیشتر توسط دادگاه تجدیدنظر به دو سال حبس تعزیری محکوم شده بود، روز جاری پس از مراجعه به شعبه اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان رباط کریم جهت اجرای حکم بازداشت شد. پیشتر به صورت تلفنی از این شهروند خواسته شده بود که جهت اجرای حکم به این شعبه مراجعه کند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز شنبه ۱۸ خردادماه ۱۳۹۸، حمید کبیرمهر متهم سیاسی در پی مراجعه به شعبه اول اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان رباط کریم جهت تحمل دوران محکومیت خود بازداشت شد.

یک منبع نزدیک به خانواده آقای کبیرمهر به گزارشگر هرانا گفت: “آقای کبیرمهر مدتی پیش در پی مراجعه به بانک از بسته شدن تمامی حساب‌هایش مطلع شد. وی با گمان اینکه این اقدام در ارتباط با پرونده‌اش بوده است که پیشتر از بابت آن به حبس محکوم شده، با دادسرا تماس گرفت. طی آن تماس تلفنی به ایشان اعلام کرده‌اند، ملزم هستند تا شنبه ۱۸ خردادماه جهت اجرای حکم حبس به دادسرا مراجعه کنند”.

به گفته این منبع مطلع، آقای کبیرمهر هم اکنون در بازداشتگاه اداره آگاهی سه راه آدران در جاده ساوه نگهداری می‌شود و به خانواده ایشان گفته شده که روز آتی به زندان اوین منتقل خواهند شد.
این منبع در خصوص ماجرای بسته شدن حساب بانکی وی ادامه داد: “با اینکه آقای کبیرمهر تاکنون هیچ ابلاغیه ای از طرف دادگاه و یا سامانه “ثنا” دریافت نکرده اند، علت بسته شدن حسابهای بانکی عدم حضور وی در دادسرا پس از ارسال سه ابلاغیه عنوان شده است”.
لازم به ذکر است که حمید کبیرمهر پیشتر با تودیع وثیقه تا پایان مراحل دادرسی به صورت موقت آزاد شده بود.
هرانا پیش تر گزارش کرده بود، حمید کبیرمهر به همراه سه شهروند دیگر در مهرماه سال جاری توسط دادگاه انقلاب بهارستان محاکمه شده بود. طی حکم صادره توسط این دادگاه حمید کبیر مهر، علی بازآزرده و مرتضی نظری سدهی به اتهام “تشکیل گروه غیرقانونی”، “نشر اکاذیب در فضای مجازی” و “تبلیغ علیه نظام” به ۱۳ سال حبس تعزیری، ۲ سال تبعید و جزای نقدی و زهرا زارع سراجی از بابت همین اتهامات به ۸ سال حبس تعزیری و پرداخت جزای نقدی محکوم شده بودند.
در بهمن ماه ۹۷، دادگاه تجدید نظر پس از برگزاری جلسه رسیدگی به حکم بدوی به اتهامات این چهار شهروند، کاهش حکم افراد را به وکیل پرونده ابلاغ کرد. بر اساس این ابلاغیه هر یک از متهمان پرونده به تحمل دو سال حبس تعزیری محکوم شده بودند

قطع عضو یک کولبر جوان در پی انفجار مین

دانیال عزیزی از اهالی ربط شهرستان سردشت بر اثر انفجار مین در حین کولبری یک پای خود را از دست داد.

روز جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۸، دانیال عزیزی، کولبر سردشتی براثر انفجار مین در ارتفاعات مرزی کانی زرد یک پای خود را از دست داد.
به گزارش منابع محلی آقای عزیزی، ۲۵ ساله متأهل و دارای یک فرزند حین کولبری در ارتفاعات مرزی روستای کانی زرد از توابع شهرستان سردشت بر اثر انفجار مین مصدوم و یک پایش از ناحیه قوزک قطع و پس از این حادثه برای رسیدگی پزشکی به بیمارستانی در سردشت منتقل شده است.
منابع خبری ایلنا، عزیزی را جوانی ورزشکار معرفی کرده‌اند که به خاطر تامین مخارج زندگی به کولبری روی آورده است.
طبق منابع موثق در طول ۸ سال جنگ عراق و ایران ۱۶ تا ۲۰ میلیون مین در اراضی مختلف مرزی کشور از جمله در استان‌های آذربایجان غربی، ایلام، خوزستان، کردستان و کرمانشاه کاشته شده و به همین خاطر ایران بعد از مصر دومین کشور آلوده به این سلاح جنگی شناخته شده است.
بر اساس گزارش فعالان حقوق مین در ایران، دولت ایران همچنان به تولید، استفاده و صادرات مین‌های ضدنفر ادامه می‌دهد و معتقد است استفاده از این مین‌ها تنها راه مؤثر برای تأمین امنیت مرزهای طولانی این کشور است.
ایران تاکنون به کنوانسیون اوتاوا نپیوسته است؛ کنوانسیون اوتاوا کشورهای عضو را از استفاده از مین و هرگونه سلاح که موجب رنج مضاعف و طولانی مدت می‌شود، منع می‌کند. همچنین پذیرش کنوانسیون اوتاوا موجب بازداشتن کشورهای عضو از تولید، تکثیر و نگهداری مین خواهد بود

۱۳۹۸ خرداد ۱۸, شنبه

نامه سپیده قلیان در خصوص انتقالش به زندان قرچک ورامین؛ زندانی یک تبعیدگاه ضد انسانی هستم

خبرگزاری هرانا – سپیده قلیان، فعال مدنی بازداشتی که طی روزهای گذشته از زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شده است، طی نامه‌ای در خصوص انتقالش می‌گوید، با اینکه خود مسئولین زندان قرچک ورامین نیز از این زندان به شکنجه گاه و تبعیدگاه یاد می‌کنند، اما پس از تحمل ماه‌ها بازداشت در سلول های انفرادی، بازجویی و انتقال به زندان اوین، انتقال به قرچک ورامین یک خبر بد نیست. وی همچنین در بخش دیگری از این نامه آشکار کرده است که انتقال وی این “تبعیدگاه ضد انسانی” با تصمیم دادستان و به قصد “تادیب وی” صورت گرفته است.


به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رادیو زمانه، سپیده قلیان، فعال مدنی که روز دوشنبه ۱۳ خردادماه ۱۳۹۸ از بند زنان زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شده است، در نامه‌ای که از این زندان نوشته، به جزییات این انتقال پرداخته و به شرح احوال خود پرداخته است.

این فعال مدنی بازداشتی نامه خود را بدین شکل آغاز کرده است: “صبح روز دوشنبه، ۱۳ خرداد، مسئول بند در زندان اوین من را برای رساندن خبری احضار کرد. خانم مسئول بند سراسیمه و نگران به من گفت که حامل خبری ناگوار است. با وجود اینکه در ماه‌های اخیر هر روز شنونده‌ اخبار ناگوار بوده‌ام، اما از اینکه این خبر می‌تواند تصادف اعضای خانواده‌ام در مسیر دزفول-تهران برای ملاقات با من باشد، به خود لرزیدم”.

وی در ادامه با ذکر اینکه انتقالش به زندان قرچک ورامین خبر بدی نیست، می‌نویسد: “دنیای زندان دنیای بی‌خبری است. زندانی در حالی که “هست” در واقع “نیست”، چرا که از آنچه آن‌سوی دیوارهای زندان می‌گذرد، غالباً اطلاع دقیقی ندارد. در نتیجه گاهی حتی خبر خوب هم برای زندانی بد است. خاصه آن که آن روز تلفن زندان هم قطع بود. اما خبری که به زعم مسئول بند، بد بود، تصمیم بر انتقال من از زندان اوین به زندان قرچک ورامین بود. زندانی که عموم زندانیان سابق در آن از وضعیت غیر انسانی و تحمل‌ناپذیر آن سخن گفته‌اند و حتی از دید مسئول زندان هم شکنجه‌گاه و تبعیدگاه است. اما پس از تحمل زندان‌های متعدد، پس از تحمل روزها رنج و بازجویی در انفرادی‌های وزارت اطلاعات و پس از انتقال به زندان اوین، انتقال به قرچک ورامین یک خبر بد نیست.

سپیده قلیان در بخش پایانی نامه خود می‌گوید: “زندان زندان است و زندانی زندانی! خانم مسئول زندان گفت با تصمیم دادستان و برای تادیب من را قرچک ورامین منتقل می‌کنند. یعنی دستگاه قضایی و نهادهای بالادستی هم دقیقاً می‌دانند در اینجا چه خبر است: زندانی فاقد هر گونه امکانات اولیه، مملو از فشار و توهین و تحقیر. اکنون که زندانی این تبعیدگاه ضد انسانی هستم، آنچه که از روزهای انتهایی آبان سال گذشته تا امروز بر سرم آمده است را مرور می‌کنم. بازداشت غیر انسانی، شکنجه، بهتان، انفرادی، پخش اعترافات اجباری، ضرب و شتم و بازداشت خود و اعضای خانواده، زندان، از زندان به زندان، و از زندانی به زندانی دیگر”.

لازم به یادآوری است که سپیده قلیان از روز دوشنبه ۱۳ خردادماه ۹۸ از بند زنان زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شده است.
جلسه رسیدگی به اتهامات سپیده قلیان و دیگر متهمان پرونده، اسماعیل بخشی، امیر امیرقلی، ساناز اله یاری و امیر حسین محمدی فر در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ماه تحت عنوان آخرین دفاع در شعبه ۷ بازپرسی دادسرای اوین برگزار شده و پرونده این افراد به دادگاه انقلاب تهران ارسال شد.

در جلسه آخر بازپرسی به صورت شفاهی به متهمین گفته شده بود که پرونده آنان به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی ارسال خواهد شد.
پیشتر منابع نزدیک به این زندانیان به هرانا گفته بودند “علیرغم صدور قرار وثیقه توسط بازپرس در ارتباط با متهمین بازداشتی این پرونده، سرپرست دادسرای اوین، ناصری، از قبول وثیقه و آزادی موقت این افراد جلوگیری کرده است.”

لازم به ذکر است سپیده قلیان، فعال مدنی به همراه اسماعیل بخشی، فعال کارگری، در تاریخ ۳۰ دی ماه ۹۷، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.

بازداشت اسماعیل بخشی و سپیده قلیان در حالی صورت گرفته بود که تلویزیون ایران شب ۲۹ دی ماه در فیلمی با عنوان “طراحی سوخته” اعترافاتی از اسماعیل بخشی، سپیده قلیان و علی نجاتی، عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه که در جریان بازداشت و بازجویی پیشین آنها ضبط شده بود را نمایش داد که در آن گفته بودند با “گروه‌های مارکسیستی و برانداز در خارج از ایران” ارتباط دارند.

این افراد در تاریخ ۱۳ اسفندماه ۹۷ به زندان‌های شیبان و سپیدار و سپس در اردیبهشت ماه ۹۸ به زندان اوین منتقل شدند.

۱۳۹۸ خرداد ۱۷, جمعه

کودکستان‌های VIP برای آقازاده‌ها!

14 خرداد 1398
سینمای اختصاصی برای اکران انیمیشن ویژه کودکان، باغ‌وحش و دریای شبیه‌سازی‌شده، ویزیت‌های مستمر روانشناسان کودک و مربی ورزشی اختصاصی بخشی از امکانات مهدهای کودک لاکچری در تهران است. گسترش نیوز –
مهدهای معروفی که پوسترهای بزرگی از سلبریتی‌ها و بچه‌هایشان به در و دیوارهایشان چسبانده‌اند و گاهی یک شهر کوچک را تداعی می‌کنند. آنها به جز شهریه‌های ماهانه‌ای که گاه تا دو برابر حقوق کارگران می‌رسد، هزینه‌های جانبی زیادی برای والدین دارند، هزینه‌هایی مثل کلاس‌های زبان، شاهنامه‌خوانی و
نقالی، کلاس‌های ورزشی، هزینه جشن‌ها و مراسم ویژه و…
آموزش صخره‌نوردی و باله استخر آبگرم سرپوشیده، سالن ورزشی چندمنظوره مجهز به دیواره سنگ‌نوردی، اتاق تکواندو، ژیمناستیک، اسکیت و شطرنج، آموزش باله، زبان انگلیسی و فرانسه و آموزش موسیقی با سازها و مهارت‌های گوناگون، تنها بخشی از امکانات یک مهدکودک در خیابان فرشته است.
فرقی هم ندارد که فرزند شما چند ساله باشد، حتی اگر تاکید کنید که نمی‌خواهید فرزند ٣ ساله‌تان از این سن آموزش ٢ زبانه ببیند و صخره‌نوردی یاد بگیرد، شما را قانع می‌کنند که صلاح کودک‌تان را بهتر از شما می‌دانند.
مسئولان این مهدکودک که تا چند‌ سال پاتوق سلبریتی‌های سینما و فرزندان‌شان بود، از ٤ ستاره‌بودن مهدشان به شما می‌گویند، این درحالی است که این مهد تحت نظارت سازمان بهزیستی قرار ندارد و به صورت خصوصی فعالیت می‌کند. وقتی از شهریه‌های این مهدکودک سوال می‌کنم، خانم منشی پاسخ می‌دهد: «مهدکودک ما در ابتدای ثبت‌نام برای همه کودکان یک‌میلیون تومان است، اما برنامه فوق‌برنامه و آموزش‌های خاص به این شهریه می‌افزاید و نرخ را بالاتر می‌برد.» در واقع شما برای ثبت‌نام فرزندتان در این مهدکودک دست‌کم باید ماهیانه یک‌میلیون و ٥٠٠‌هزار تومان هزینه کنید، اما خب در مقابل فرزندتان از ٢سالگی شروع به یادگیری انواع زبان‌ها می‌کند و همزمان تکواندو، ژیمناستیک، شطرنج، اسکیت و صخره‌نوردی هم یاد می‌گیرد و همه فن حریف می‌شود!
باغ‌وحش و دریا در مهدکودک!
یکی از مهدکودک‌های معروف در زعفرانیه است. آن‌قدر معروف که حتی خانواده‌هایی که محل سکونت‌شان در زعفرانیه نیست، برای ثبت‌نام فرزندان خود به این مهد مراجعه می‌کنند.
اگر بخواهید فرزندتان را در این مهد معروف ثبت‌نام کنید، حتما باید از چند ماه قبل رزرو کنید تا شرایط‌تان بررسی شود، چون هر کودکی و البته هر خانواده‌ای نمی‌توانند به راحتی در این مهد ثبت‌نام کنند. ابتدا باید مشخص شود که شما از چه قشر و طبقه خانوادگی هستید و بعد از آن فرزندتان را برای ثبت‌نام قبول می‌کنند.
آموزش ٢ زبان و انواع ورزش‌ها از معمولی‌ترین امکاناتی است که این مهدکودک برای شاگردانش درنظر گرفته است. در این مهد بچه‌ها هر هفته توسط روانشناسان کودک ویزیت می‌شوند که البته ویزیت روانشناسان هزینه جداگانه دارد. هر نیم ساعت ویزیت کودکان توسط روانشناس‌های مرکز بین ١٥٠ تا ٢٠٠‌هزار تومان هزینه و تایم ویزیت کودکان بستگی به نظر والدین دارد.
یکی از جالب‌ترین دکورهایی که برای بازی‌کردن بچه‌ها درنظر گرفته شده، فضایی است که به قول خود مسئولان این مهد «دریای شبیه‌سازی‌شده» برای بچه‌ها است که البته نمونه‌های این زمین بازی در اغلب شهربازی‌های رو بسته تهران وجود دارد و تنها ویژگی آن این است که بچه‌ها بازی کردن با شن‌های لب دریا را یاد بگیرند.
یکی دیگر از امکانات عجیب این مهدکودک که در تبلیغات آن هم نقش مهمی را بازی می‌کند، داشتن باغ‌وحش است! البته حیوانات این باغ‌وحش کوچک محدود به جانورانی است که بچه‌ها می‌توانند به‌عنوان حیوان خانگی داشته باشند. لاکپشت، همستر، خرگوش و خوکچه هندی ازجمله حیواناتی است که در این مرکز نگهداری می‌شود و بچه‌ها می‌توانند آنها را از نزدیک ببینند و لمس کنند.
مربی اختصاصی برای بچه‌های شما
علاوه بر این، در این مهدکودک جشن‌های مختلفی به بهانه پایان سال، شب یلدا، ولنتاین، چهارشنبه‌سوری، کریسمس و عید نوروز برگزار می‌شود که البته هزینه برگزاری این مهدها برعهده والدین است و جدا از شهریه حساب می‌شود. هزینه برگزاری هر جشن که معمولا در آن لباس‌های ویژه برای بچه‌ها تهیه می‌شود و شامل میوه، کیک، شیرینی، غذا و هدیه است، گاهی تا ٢‌میلیون تومان می‌رسد. این درحالی است که شهریه ماهانه این مهدکودک هم از ٢‌میلیون تا ٣‌میلیون تومان است که براساس امکاناتی که بچه‌ها از آنها استفاده می‌کنند و این‌که در کدام کلاس‌های آموزشی ثبت‌نام می‌شوند، متغیر خواهد بود.به عنوان مثال اگر بخواهید فرزندتان مربی شنای اختصاصی داشته باشد، باید ماهیانه ٦٠٠ تا ٨٠٠‌هزار تومان هم پرداخت کنید، چون آموزش‌های اختصاصی هزینه جداگانه‌ای می‌طلبند. براساس شهریه‌های این مهد، اگر بخواهید فرزندتان را در این مهدکودک لاکچری و خاص ثبت‌‌نام کنید، باید دست‌کم برای هر‌سال ٣٠‌میلیون تومان هزینه کنید.
ستاره‌های ورزش و سینما بچه‌هایشان را به ما می‌سپارند!
یکی دیگر از مهدکودک‌های گرانقیمت و به اصصلاح لاکچری تهران، در منطقه سعادت‌آباد قرار دارد. محله‌ای که تعداد زیادی از بازیگران و فوتبالیست‌های مشهور و البته پولدار در این محله زندگی می‌کنند و به همین دلیل این مهدکودک ٥ستاره از معروف‌ترین مهدهای تهران است و یکی از جمله‌های کلیدی در تبلیغات آن این است که ستاره‌های سینما و ورزش فرزندان خود را برای تربیت و آموزش به این مهد می‌سپارند.
داخل مهد هم که بشوید، عکس‌های زیادی از سلبریتی‌ها با فرزندان‌شان می‌بینید که در این مهد گرفته شده نه به قصد یادگاری بلکه برای تبلیغ.
والدینی که سوءپیشینه دارند بچه‌هایشان ثبت‌نام نمی‌شوند
یکی از جالب‌ترین کارهایی که در این مهد انجام می‌شود این است که حتما باید درباره والدین تحقیق شده تا مشخص شود که آنها سوءپیشینه ندارند و افراد موجهی هستند تا بتوانند فرزندشان را در این مهد ثبت‌نام کنند. این مهد مجهز به دوربین مداربسته است که خانواده‌ها می‌توانند فرزندان‌شان را از طریق همین دوربین‌ها در منزل یا محل کار خود ببینند. براساس ادعای مسئولان این مهد، متدهای تربیتی آنها براساس آخرین متدهای پرورش کودکان در اروپاست که فلسفه آن رشد همزمان هوش و سلامت هیجانی و اجتماعى کودک است.
سینمای اختصاصی در مهدکودک
در این مهد آموزش‌های خاص سفالگری و مجسمه‌سازی به بچه‌ها داده می‌شود و از کودکان تست هوش گرفته می‌شود تا طبقه‌بندی شوند. یکی دیگر از امکانات جالب این مهد برای بچه‌ها مجهزبودن آن به سیستم سینمایى مولتى مدیا است که برای استفاده از آن از والدین هزینه جداگانه گرفته می‌شود. اکران فیلم‌ها و انیمیشن‌های روز دنیا برای گروه سنی بچه‌ها در این سینمای ویژه انجام می‌شود و هزینه بلیت آن بین ٧٠ تا ١٠٠‌هزار تومان است. در این مهد برای بچه‌ها شاهنامه‌خوانی و حافظ‌خوانی هم انجام می‌شود که طبق ادعای مسئولان آن، برای نخستین‌بار در مهدکودک‌های تهران این اتفاق رخ می‌دهد. شهریه‌های این مهد ماهانه ٢میلیون تومان است و هزینه‌های جانبی مثل اردورفتن و استفاده از امکانات ورزشی به‌طور جداگانه محاسبه می‌شود و گاهی نرخ شهریه‌ها به ماهی ٣میلیون تومان هم می‌رسد.
نرخ مصوب شهریه مهدهای کودک چقدر است؟
مهد‌های کودک درحالی اقدام به گرفتن شهریه‌های چند‌میلیون تومانی از خانواده‌ها می‌کنند که چندی پیش سازمان بهزیستی شهریه مصوب‌ امسال مهدهای کودک به تفکیک محل (مرکز استان و مناطق/ شهرستان) و نوع فعالیت را اعلام کرد.بر این اساس، بیشترین شهریه‌ها را مهدکودک‌های منطقه شمیرانات برای نگهداری نوزادان تا کودکان ٢ساله به صورت تمام‌وقت می‌توانند دریافت کنند که مبلغ این شهریه ٦١٨‌هزار تومان است. شهریه بقیه مهدکودک‌های سطح استان تهران بین ١٨٣ تا ٤٤٠‌هزار تومان است که براساس مناطق و سن کودکان لحاظ می‌شود، ضمن این‌که در ابلاغیه‌های سازمان بهزیستی به مهدکودک‌ها، آنها مجاز هستند در طول هرماه درصورت داشتن برنامه‌های فوق برنامه فقط ١٠‌درصد به شهریه اضافه کنند. با این حال ظاهرا برخی مهدکودک‌ها در شمال شهر از این میزان شهریه‌ها و قوانینی که برای آنها درنظر گرفته شده تبعیت نمی‌کنند و البته کسی هم نیست که خواستار پاسخگویی مهدهای قانون‌شکن باشد.

مسابقه دوستانه فوتبال ایران-سوریه: “شیرین به کام تیم ملی و تلخ به کام دختران”؛ بازداشت و ضرب و جرح دختران بیرون از ورزشگاه

نیروهای امنیتی، در جریان مسابقه فوتبال دوستانه بین ایران و سوریه در تهران، به دخترانی که خارج از ورزشگاه آزادی، جمع شده‌بودند، یورش برده و همراه با ضرب و جرح، دو نفر را بازداشت کردند.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، روز پنج‌شنبه ۱۶ خردادماه ۱۳۹۸، اولین مسابقه پس از بازی‌های جام ملت‌های آسیا، برگزاری دیداری دوستانه میان تیم‌های ملی فوتبال ایران و سوریه بود.
این بازی در حالی آغاز شد که نیروهای امنیتی به دخترانی که بیرون از ورزشگاه آزادی جمع شده‌بودند، حمله کرده و چند نفر را مورد ضرب و جرح قرار دادند. همچنین گفته می‌شود در این روز دو نفر از دختران توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه وزرا منتقل شده‌اند.
تا این لحظه هویت این دو نفر، برای کمپین احراز نشده‌است.
ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که چند نفر از شهروندان به شرح آنچه طی این حمله گذشته، می‌پردازند: «نیروهای امنیتی به ما که در درب غربی ورزشگاه آزادی ایستاده بودیم به صورت وحشیانه‌ای حمله کردند، در حالی‌که ما بیرون درب ایستاده بودیم و هیچ کاری نمی‌کردیم، شعاری نمی‌دادیم یا حتی یک پرچم ایران دستمان نبود، به سر و سینه ما لگد می‌زدند. چند نفر را روی زمین می‌کشیدند. مشت و لگد زدند. فحاشی کردند و از چند صدمتری درب ورزشگاه به ما می‌گفتند که اینجا امنیتی است، نزدیک نشوید».
این بازی دوستانه که بین ایران و سوریه برگزار شده‌بود با نتیجه ۵ بر صفر به نفع ایران خاتمه یافت.
طی سال‌های اخیر کنفدراسیون‌های فوتبال در آسیا و جهان از مقامات ایران خواسته‌اند که محدودیت‌های زنان تماشاگر را برای ورود به ورزشگاه‌ها بردارند، با این حال موضوع تماشای برخی مسابقات از جمله فوتبال برای بانوان و ورود آن‌ها به ورزشگاه‌ها از پس از انقلاب، یکی از نبایدهای حکومت جمهوری اسلامی است.

۱۳۹۸ خرداد ۱۶, پنجشنبه

A Journalist from Ilam was Transferred to Jail to Serve His Sentences


Najaf (Kaveh) Mehdipour, a journalist and owner of the suspended publication “Bakhter Zamin”, was transferred to Dareh Shahr Prison in Ilam to serve
his prison sentence.
According to the Campaign for the Defense of Political and Civil Prisoners, on Saturday, June 1st, 2019, Najaf (Kaveh) Mehdipour, the owner and editor of the suspended publication “Bakhter Zaman” that was sentenced to one year imprisonment at the Revolutionary Court of Ilam on the charges of “insulting the leadership” and “propaganda against the regime”, was transferred to the prison in the city of Dareh Shahr to serve his sentence.
The First Branch of the Revolutionary Court of Ilam sentenced the journalist to a total of one year in prison on the charges of “insulting the leadership” and “propaganda against the regime” on Tuesday, September 4th, 2018.
This verdict was approved at the fifth branch of the Ilam Supreme Court of Appeal on Monday April 22nd, 2019.
Najaf Mehdipour was the owner of the suspended weekly publication “Bakhter Zamin”.


The publication was shut down after publishing critical articles of the Islamic Republic’s leaders on human rights abuses in Iran.

سه دانشجوی دختر همچنان دربند و بلاتکلیفی

خرداد ۱۲, ۱۳۹۸
سه تن از دانشجویانی که در تاریخ ۱۱ اردیبهشت مقابل مجلس بازداشت شدند همچنان دربند و بلاتکلیفی هستند
ندا ناجی ؛ مرضیه امیری و عاطفه رنگریز که درروز کارگر درحمایت ازکارگران و محرومان درتجمع کارگران شرکت کرده بودند توسط
نیروهای سرکوبگر موردضرب وشتم و بازداشت قرار گرفتند اکنون یکماه از آن روز می گذرد ولی هیچ خبری از وضعیت آنان نیست.
خانواده های این دانشجویان همچنان دوستانشان در دانشگاه با اعتراضات خود خواستار آزادی آنان شدند اما هیچ گوش شنوایی نیست .
خانواده های آنان در روز ۱۱ خرداد مقابل زندان اوین مجدد تجمع کردند .

اما خبراین بود که
بازداشت «ندا ناجی» ۱۲ روز دیگر تمدید شده است و از وضعیت «مرضیه امیری» اطلاعی در دست نیست.
همچنین عاطفه رنگریز نیز به زندان قرچک منتقل خواهد شد.
نظام ضد مردمی هر روز حلقه سرکوب و فشار را بر روی دانشجویان افزایش می دهد که این همان ترس و هراسی است که از دانشجویان دارد زیرا که می داند دانشجویان دشمنان یک این نظام هستند و شعار داده اند که اصلاح طلب؛ اصول گرا؛ دیگه تمومه ماجرا.

۱۳۹۸ خرداد ۱۵, چهارشنبه

Akram Nasirian’s Case was Sent to Gharmsar Court




The case of Akram Nasirian, a member of the ” Voice of Women of Iran “, was sent to the Gharmsar Public Prosecutor’s Office. The activist of the women’s field, was temporarily released from Evin Prison on 200 million
Tomans bail on Sunday May 26th, 2019.
According to the Campaign for the Defense of Political and Civil Prisoners, the case of Akram Nasirian, a women’s rights activist and member of the “Voice of Women of Iran”, has been submitted to the First Branch of the Court of Justice of Gharmsar Public Prosecutor’s Office.
Mrs. Nasirian has been informed by electronic mail that her case has been filed in the First Branch of the Court of Justice of Gharmsar Semnan province.
The Women’s activist wrote a note on her personal page announcing the news: “Since I have never worked or lived in Gharmsar during my life, and I have always been in Tehran, the choosing Gharmsar for my case in is questionable.”
Security officials arrested Ms. Nasirian, a member of the “Voice of Women of Iran ” and a group of helper to flood victims, on Monday, April 29th, 2019. They transferred them to section 209 of the Ministry of Intelligence in Evin Prison.
Ms. Nasirian was an active figure in women’s literacy and in the group helping the flood-affected people.
Nahid Shaghaghi, another member of the Voice of Women of Iran, arrested in her personal home on Wednesday morning of May 15th, 2019.  She is still detained and under interrogation in section 209 of Evin Prison.

وخامت وضع جسمانی نرگس محمدی بدنبال محرومیت دارویی وی در زندان اوین

خبرگزاری هرانا – نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر محبوس در زندان اوین پس از عمل جراحی و بازگردانده شدن به زندان دچار عفونت پس از عمل شده است. گفته می شود این عفونت به دلیل محرومیت از داروهای آنتی بیوتیک بوجود آمده است. وی روز سه شنبه ۲۴ اردیبهشت ماه جهت انجام عمل جراحی هیسترکتومی (خارج کردن رحم)، تحت الحفظ نیروهای امنیتی به بیمارستان منتقل
و تحت عمل جراحی قرار گرفته بود، او بپس از عمل به زندان بازگردانده شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عصر امروز شنبه ۱۱ خردادماه ۱۳۹۸، تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی نایب رئیس در بند کانون مدافعان حقوق بشر در زندان اوین، از وخامت وضع جسمی همسرش و محرومیت دارویی وی در زندان، پس از انجام عمل جراحی که در روزهای گذشته انجام شده بود، خبر داد.

تقی رحمانی، همسر این فعال حقوق بشر طی یادداشت کوتاهی در صفحه توییتر خود نوشت: “نرگس محمدی دچار عفونت بعد از عمل شده تا کنون داروی انتی بیوتیک به وی داده نشد است چرا؟ نرگس محمدی به تشخیص درخواست پزشکان برای مداوای به یک ماه مرخصی نیاز داشت که به زندان باز گردانده شد.”.
نرگس محمدی روز سه‌شنبه ۲۴ اردیبهشت‌ماه ۹۸، جهت انجام عمل جراحی هیسترکتومی (خارج کردن رحم) تحت‌الحفظ نیروهای امنیتی به بیمارستان اعزام شده بود. انتقال وی به بیمارستان در حالی صورت گرفت، که دادستانی تهران علیرغم پیگیری و درخواست مکرر خانواده و وکیل ایشان با مرخصی استعلاجی درمانی وی مخالفت کرده بود. وی نهایتا در تاریخ ۵ خرداد ۹۸، علیرغم نیاز به مراقبت های پزشکی به زندان بازگردانده شد.
لازم به ذکر است که خانم محمدی در مدت تحمل حبس خود تنها از سه روز مرخصی بهره‌مند بوده است.
نرگس محمدی طی این سال‌ها سه بار تحت عمل جراحی قرار گرفته و هر سه بار با همراهی نیروهای امنیتی و سخت‌گیری‌های خارج از عرف در بیمارستان بستری شده است.

محمود بهزادی راد، وکیل مدافع نرگس محمدی پیشتر از موافقت مسئولان زندان و ضابطان پرونده نرگس محمدی با اعطای مرخصی استعلاجی به وی خبر داده و گفته بود که موضوع برای اتخاذ تصمیم نهایی به دادستان تهران ارجاع شده است. وی همچنین در اسفندماه ۱۳۹۷، از مخالفت رئیس بهداری زندان اوین با اعزام موکلش به بیمارستان خارج از زندان خبر داده و اعلام کرده بود که این امر غیرقانونی است زیرا رئیس بهداری زندان در جایگاهی نیست که بتواند بر خلاف دستور دادیار ناظر زندان عمل کند.

نرگس محمدی که از تاریخ ۱۵ اردیبهشت ١٣٩۴در زندان بسر می‌برد، برای سه اتهام به ۱۶ سال زندان محکوم شده است. پنج سال برای ” اجتماع و تبانی علیه نظام” یک سال برای “برای تبلیغ علیه نظام” و ده سال برای تاسیس و همکاری با انجمن لگام، انجمنی برای لغو مجازات اعدام، مطالبه‌ای که از سوی حکومت در ایران تحمل نمی‌شود. بنا بر ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی و با در نظر داشت «مجازات اشد»، نرگس محمدی باید ١٠ سال زندان را تحمل کند.

خانم محمدی در تاریخ ۲۲ دیماه ۱۳۹۷ به همراه نازنین زاغری در اعتراض به چگونگی نحوه رسیدگی به وضعیت درمانی به مدت سه روزه دست به اعتصاب غذا زده و با وعده مساعد مسئولان زندان در تاریخ ۲۴ دیماه به اعتصاب خود پایان دادند.

دلیل عجیب ترک تحصیل دختران و پسران عشایر: پُل نیست درس بخوانیم

تسنیم نوشت: استاندار کهگیلویه و بویراحمد گفت: در بخش دیشموک بنا به اخبار منتشر شده در رسانه‌ها، برخی دختران و پسران بخش دیشموک به دلیل نبود امکانات زیرساختی از جمله نبود پل ارتباطی ترک تحصیل می‌کنند که باید این مهم تعیین تکلیف شود. علی محمد احمدی در نشست بررسی مشکلات بخش محروم دیشموک اظهار داشت:
بعد از گذشت ماه‌ها از فصل زمستان مسدود بودن جاده‌های عشایری این استان در نقاط مختلف از جمله دیشموک پذیرفتنی نیست.

وی با انتقاد از اینکه مدیرکل امور عشایر از ابتدای سال ۹۸ تاکنون از مناطق عشایری دیشموک سرکشی نکرده است، عنوان کرد: مدیر  عشایر باید بین جامعه عشایری باشد و برای برطرف کردن مشکلات آنان چاره جویی کند زیرا با سوار شدن بر خودروی شاسی بلند مشکلی رفع نمی‌شود.
احمدی خطاب به مدیرکل امور عشایر کهگیلویه و بویراحمد گفت: در زمان بارش‌ها و بعد از بارش‌ها از مناطق عشایری بخش محروم دیشموک بازدید نداشته‌اید و ای کاش یک روز با نشستن بر ماشین شاسی بلند از این مناطق بازدید می‌کردید.
نماینده عالی دولت در استان کهگیلویه و بویراحمد بیان کرد: در بخش دیشموک بنا به اخبار منتشر شده در رسانه‌ها، برخی دختران و پسران بخش دیشموک به دلیل نبود امکانات زیرساختی از جمله نبود پل ارتباطی ترک تحصیل می‌کنند که باید این مهم تعیین تکلیف شود.
احمدی عدم پاسخگویی مدیران دستگاه‌های اجرایی در شبکه‌های مجازی و رسانه‌ها در واکنش به سیاه نمایی‌ها را ظلم به نظام دانست و ادامه داد: وقتی یک سلبریتی بی اساس موضوعی را در شبکه‌های اجتماعی مطرح می‌کند باید مستدل و منطقی پاسخ داده شود.

۱۳۹۸ خرداد ۱۲, یکشنبه

امیرسالار داوودی به ۳۰ سال زندان محکوم شد

امیرسالار داوودی، وکیل دادگستری محبوس در زندان اوین از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب با ریاست قاضی صلواتی با چند اتهام در مجموع به ۳۰ سال زندان محکوم شد.

طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری، روز شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۸، در خصوص حکم صادر شده همسرش طی یادداشتی نوشته‌است: «ایشان مطابق رای شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب جمعا به ۳۰ سال حبس برای اتهامات متعدد محکوم شد و مطابق ماده ۱۳۴ مجازات اشد یعنی “محکومیت به ۱۵ سال حبس برای تشکیل گروه (کانال تلگرامی)” قابل اجرا هست».
وی همچنین خبر داده که آقای داوودی به این حکم اعتراض نخواهد کرد.
حکم صادر شد.
ایشان مطابق رای شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب جمعا به ۳۰ سال حبس برای اتهامات متعدد محکوم شد و مطابق ماده ۱۳۴ مجازات اشد یعنی "محکومیت به ۱۵ سال حبس برای تشکیل گروه(کانال تلگرامی)" قابل اجرا هست.
آقای داودی تصمیم گرفته به این حکم اعتراض نکند.
۳۹۹ نفر دارند درباره این صحبت می‌کنند
امیرسالار داوودی، روز سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۷، از سوی ماموران حفاظت اطلاعات قوه قضاییه، بازداشت و به زندان اوین منتقل شده‌بود.
ماموران حفاظت اطلاعات قوه قضاییه همراه با بازداشت آقای داوودی، محل کار و منزل وی را بازرسی و تعدادی از پرونده‌های موکلان و وسایل شخصی وی را نیز ضبط کردند.
پیش‌تر وحید مشگانی فراهانی، وکیل مدافع امیرسالار داوودی، از صدور کیفرخواست در پرونده جدید موکلش و ارجاع آن به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی خبر داده‌بود.
روز سه شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۸، وحید مشگانی فراهانی وکیل مدافع این زندانی گفته‌بود: «پیش از این پرونده اول موکلم تحت عناوین اتهامی توهین به مقامات و تبلیغ علیه نظام در شعبه اول بازپرسی دادسرای اوین رسیدگی و با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب ارسال شده بود».

وی همچنین اضافه کرده‌بود: «موکلم پرونده دیگری نیز تحت عناوین اتهامی همکاری با دول متخاصم از طریق مصاحبه با شبکه تلویزیونی صدای آمریکا (voa) و تشکیل گروه برای براندازی نظام در شعبه دوم بازپرسی دادسرای اوین داشت که این پرونده نیز نهایتاً با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب ارسال شد».

حکم اعدام

 رئیس کل دادگستری استان #البرز با اعلام این خبر مدعی شد که فردی   در تاریخ دوم اسفند سال ۱۴۰۱ همراه با تعداد دیگری از همدستان خود در جریان ت...