۱۳۹۹ مرداد ۳, جمعه

بچه‌های انتظار؛ رنج مادری از زندان




علی و کیانا فرزندان نوجوان «نرگس محمدی»، فعال حقوق بشر زندانی، در پیامی ویدیویی از مردم خواسته‌اند صدای آن‌ها باشند تا آن‌ها بتوانند صدای مادرشان را بشنوند.

نرگس محمدی نزدیک به ۱۱ ماه است که اجازه تماس با فرزندانش را که در پاریس زندگی می‌کنند، نداشته است. نرگس سال ۱۳۷۸ با «تقی رحمانی»، نویسنده و فعال سیاسی، ازدواج کرد و سال ۱۳۸۶ علی و کیانا فرزندان دوقلوی آن‌ها به دنیا آمدند. بارها دستگیری و فشار نهادهای امنیتی بر تقی رحمانی باعث شد او سال ۱۳۹۰ ایران را به مقصد فرانسه ترک کند و علی و کیانا سال‌ها از پدر دور باشند. آن‌ها پس از بازداشت مادرشان در تابستان ۱۳۹۶ چاره‌ای جز سفر به پاریس و بودن در کنار پدرشان را نداشتند.

حالا یازده ماه است که حتی نتوانسته‌اند صدای مادرشان را از پای تلفن بشنوند. نرگس محمدی در این مدت بارها در زندان به مقامات قضایی نامه نوشت و از آن‌ها خواست تا امکان صحبت با فرزندانش را که حق قانونی او به عنوان یک زندانی است فراهم آورند، اما این اتفاق هنوز میسر نشده است. خانم محمدی در یکی از نامه‌های خود نوشته است: «ای کاش لااقل صدایتان را می‌شنیدم. بارها تقاضای تلفن داده‌ام اما با آن مخالفت شده است. می‌گویند چون من زندانی امنیتی هستم و پدرتان تقی رحمانی است اجازه تماس تلفنی ندارم

پس از انتشار ویدیوی علی و کیانا، کاربران توییتر با هشتگ «صدای نرگس باش» خواستار تحقق این خواسته شده‌اند. این هشتگ طی چند ساعت هزاران بار مورد استفاده قرار گرفته و بازنشر شده است و در ایران تبدیل به ترند اول شبکه اجتماعی توییتر شده است.

عدم امکان تماس مادر زندانی با فرزند البته تنها مختص نرگس محمدی و فرزندانش نیست. مادران زندانی زیادی هستند که در مقاطعی قادر به ملاقات، حرف زدن با کودکان خود و یا حتی گرفتن مرخصی پس از سال‌ها زندان نشده‌اند. در واقع محدودیت امکان ارتباط مادر زندانی با کودکانش یکی از اهرم‌های آزار و اذیت و تحت فشار قرار دادن زن زندانی است تا علاوه بر محدودیت‌های دیگر، از حق شنیدن صدا یا صورت و لمس فرزندانش نیز محروم شود.

برخورد جنسیتی دستگاه قضایی با زندانیان

«ریچارد راتکلیف»، همسر «نازنین زاغری»، پس از دیدن ویدیو کودکان نرگس محمدی درباره شرایط مشابهی که نازنین با گابریلا تجربه کرده است، به ایران‌وایر گفت: «بازجویان بند دو-الف زندان اوین با استفاده از گابریلا، نازنین را تحت فشار قرار می‌دادند. نازنین را تهدید می‌کردند که دخترش را به انگلیس برمی‌گردانند یا او را به زندان می‌آورند. در لحظاتی هم جلوی نازنین با کودکان خود تماس می‌گرفتند تا به او نشان دهند که چه چیزی را از دست داده است. این یک رنج مدام بود

نازنین زاغری، شهروند ایرانی‌بریتانیایی، پانزدهم فروردین ۱۳۹۵ هنگام خروج از ایران بازداشت شد. اتهام او براندازی نرم از طریق همکاری با شرکت‌های خارجی عنوان شد. هم‌زمان با بازداشت او، پاسپورت دختر دو ساله‌اش گابریلا نیز در فرودگاه ضبط شد و او نیز اجازه خروج نداشت. نازنین مدت‌ها از دیدن فرزندش محروم بود. گابریلا مدتی را نزد خانواده نازنین گذراند و نوزدهم مهر ماه ۱۳۹۸ هم‌زمان با پنج سالگی و شروع دوران مدرسه، به انگلیس نزد پدر خود بازگشت.

همسر نازنین زاغری به نامه اخیر خود به «محمدجواد ظریف» اشاره می‌کند و می‌گوید: «سوء استفاده مدام از زندگی خانوادگی زندانیان از سوی مقامات زندان موضوعی است که من دو هفته پیش طی نامه‌ای به ظریف نوشتم. اینکه در حالی که آن‌ها سعی می‌کنند با گروگان نگه داشتن نازنین، پول خود را از دولت انگلیس بگیرند، زنی از دیدن کودکی کردن اولین فرزندش محروم می‌شود و به احتمال زیاد آخرین شانس برای مادر شدن هم از او گرفته می‌شود

اشاره راتکلیف به بدهی ۴۰۰ میلیون پوندی انگلیس به ایران در ازای معامله تانک‌های چیفتن است که پیش از انقلاب صورت گرفته است. پس از دستگیری زاغری، گمانه‌هایی مبنی بر این که نازنین زاغری برای تحت فشار قرار دادن دولت بریتانیا بابت پرداخت این بدهی زندانی شده است، مطرح شد.

ریچارد راتکلیف درباره برخورد جنسیتی ماموران و دستگاه قضایی ایران برای تحت فشار قرار دادن زندانیان می‌گوید: «تجربه من این است که سرویس‌های امنیتی و مقامات زندان‌های ایران در بی‌رحمی‌های خود بسیار جنسیتی فکر می‌کنند. مثلا مردهای زندانی اغلب برای امنیت همسر و فرزندان‌شان تهدید می‌شوند و احساسی به آن‌ها القا می‌شود که در زندان توانایی محافظت از آن‌ها را ندارند و برای تحت فشار قرار دادن زنان زندانی نیز اغلب از اهرم کودکان‌شان و محرومیت از تماس و دیدار با فرزندان‌شان استفاده می‌کنند. به آن‌ها در داخل زندان گفته می‌شود که از سوی همسران و کودکان‌شان رها شده‌اند، یا هشدار می‌دهند که ممکن است برادرهایشان بازداشت شوند. به آن‌ها این حس القا می‌شود که آن‌ها مقصر تمام دردها و ناراحتی‌های پیش‌آمده برای خانواده‌هایشان هستند

نازنین زاغری از جمله زندانیانی است که به خاطر شیوع ویروس کرونا به مرخصی آمد، اما مرخصی او با مچ‌بند الکترونیکی است. در روزهایی که نازنین زاغری در حبس خانگی است، رنج دیگری را در قلبش تاب می‌آورد؛ دوری از تنها فرزندش: «راستش گابریلا در ماه‌های آخری که در ایران بود میلی به دیدن مادرش نداشت و اکنون هم که به انگلیس بازگشته، تماس‌های تلفنی با مادرش را محدود کرده است

علی و کیانا را می‌فهمم

زن زندانی دیگری که این روزها کمتر از او می‌شنویم، «نسرین ستوده»، حقوقدان و فعال حقوق بشر، است. اولین باری که او در شهریور ۱۳۸۹ بازداشت شد، دو فرزندش مهراوه و نیما خردسال بودند، اما این کودکان بارها از ملاقات حضوری، ملاقات کابینی و تماس تلفنی، با عناوین مختلف محروم شدند. آن‌ها سه سال، تا شهریور ۱۳۹۲، در غیاب مادر و در محرومیت از دیدن و لمس کردنش بزرگ شدند.

نسرین ستوده شانس بودن با فرزندانش را از تاریخ ۲۷شهریور۱۳۹۲ تا ۲۳خرداد۱۳۹۷ که مصادف با دومین دور بازداشتش بود، داشت. در واقع کمتر از پنج سال بعد، او دوباره به خاطر فعالیت‌های مدنی و دفاع از حقوق موکلانش راهی زندان اوین شد. این بار کودکانش کمی بزرگ‌تر شده بودند، اما خلا حضور مادر و تبعات روحی آن در زندگی‌شان به پهنای یک دریا وجود دارد.

«رضا خندان»، همسر او، یک روز پس از پخش ویدیو فرزندان نرگس محمدی، درباره تجربه خود به ایران‌وایر گفت: «من شرایط علی و کیانا را کاملا می‌فهمم و می‌دانم چقدر برایشان سخت است که حتی ارتباط تلفنی با مادرشان هم از آن‌ها دریغ شده است

رضا خندان که خود نیز تجربه بازداشت را دارد، می‌گوید: «من این را می‌توانم بگویم که وقتی پدر و مادری بازداشت می‌شوند بزرگ‌ترین دغدغه‌شان فرزندان‌شان است که بیرون زندان جا گذاشته‌اند. زندان برای هر کسی سخت است، اما داشتن بچه شرایط را سخت‌تر می‌کند. واقعیت این است که ملاقات فرزندان و والدین پشت میله‌ها کار بسیار سختی است و رنج و زخم آن برای همیشه باقی خواهد ماند

به گفته رضا خندان، از اوایل اسفند ماه ۱۳۹۸ و هم‌زمان با تایید وجود ویروس کرونا در ایران، ملاقات‌های حضوری ممنوع شده و ملاقات‌های کابینی نیز در فضای سخت‌تری امکان‌پذیر است: «در سالن ملاقات کابینی، علاوه بر شیشه‌های دوجداره‌ای که بین زندانی و ملاقات‌کننده نصب شده است، نرده‌هایی نیز اضافه شده که حداقل دید را هم از بین می‌برد. وضعیت ما هم که در ایران هستیم چندان فرقی نمی‌کند و بچه‌ها بیش از ۵ ماه است که مادرشان را نتوانسته‌اند ببینند. هم نگرانی از ابتلا به بیماری کرونا و هم نگرانی از بدتر شدن وضعیت روحی بچه‌ها باعث شده است که فعلا به ملاقات نروند. ما وقتی به سالن ملاقات می‌رفتیم، من احساس می‌کردم که رفتار بچه‌ها دیگر عادی نیست، پرخاشگر و حساس می‌شوند و سخت است همه این رفتارها را کنترل کردن

او با اشاره به اینکه تماس تلفنی عادی زندانیان با اعضای خانواده‌شان نیز محدود است، می‌گوید: «زندان اوین تماس‌های تلفنی زندانیان با بیرون را بسیار محدود کرده است. آن‌ها سه بار، هر بار به مدت ۱۰ دقیقه، می‌توانند صحبت کنند که تازه بعضی وقت‌ها وسطش تلفن قطع یا خراب می‌شود. اما ما مثلا سه نفر هستیم که می‌خواهیم با نسرین صحبت کنیم، تازه بعضی اوقات افراد دیگر خانواده و یا وکیل هم اضافه می‌شوند و باید این زمان ده دقیقه‌ای میان همه تقسیم شود. این باعث می‌شود که بچه‌ها به خصوص نیما به هم بریزند. مسئولان زندان هر روز شرایط را به جایی می‌رسانند که تحملش برای بچه‌ها و والدین‌شان سخت‌تر شود

«مریم اکبری منفرد»، یکی دیگر از مادران زندانی است که از سال ۱۳۸۸ با حکم ۱۵ سال حبس در بند زنان زندان اوین به سر می‌برد. او از زمان بازداشت تا کنون، حتی از یک روز مرخصی هم بی‌بهره بوده است. خانم منفرد دارای سه فرزند است و در زمان بازداشتش دختر کوچکش سه ساله بود. آن‌ها در غیاب مادرشان بزرگ شدند و به ندیدن او و عدم حضورش در زندگی‌شان عادت کردند.

«حسن جعفری»، همسر او، در مهر ماه ۱۳۹۸، در گفت‌وگویی با «کمپین حقوق بشر در ایران» گفته بود: «دختر کوچک من سه سال داشت وقتی مریم را بردند، زمانی که رفت اول ابتدایی، گفتیم ده دقیقه با مامور مادرش را بیاورید فقط بچه روز اول مدرسه مادرش را ببیند نگذاشتند. رفت راهنمایی باز نگذاشتند و همین‌طور بچه سه ساله شد ۱۳ ساله

 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

حکم اعدام

 رئیس کل دادگستری استان #البرز با اعلام این خبر مدعی شد که فردی   در تاریخ دوم اسفند سال ۱۴۰۱ همراه با تعداد دیگری از همدستان خود در جریان ت...